دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در فرهنگ فارسی عمید با حرف م - صفحه 11
متافیزیک
متالم
متاله
متأمل
متامورفوز
متان
متانت
متانی
متاهل
متأکد
متبادر
متباعد
متباین
متبتل
متبحر
متبدد
متبدل
متبرع
متبرم
متبرک
متبرکه
متبسم
متبع
متبلد
متبلور
متبوع
متبین
متتابع
متتبع
متجاسر
متجانس
متجاهر
متجاوز
متجبر
متجدد
متجر
متجرد
متجزی
متجسد
متجسس
متجشم
متجلد
متجلی
متجمع
متجمل
متجنب
متجنده
متحابه
متحارب
متحاشی
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16