دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,٩٨٨
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٣٤٤
لایک
لایک
٥٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٤٤١
رتبه
رتبه در بپرس
٣٥٠
لایک
لایک
٣٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ روز پیش
دیدگاه
٠

دی می رفتی بناز چون خاتونی جنبان دوشی ز حُسن و لرزان کونی و امروز سرت ز شرم در پیش بماند هم ریش دهد سزای هر مأبونی. ( کمال الدین اسماعیل اصفهانی ...

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

مُهَرّا: گوشت پخته شده. ماست بایی که پر از لحم مهرّا باشد روغن سبز به رویش شده چون خط نگار. ( دیوان اطعمهٔ مولانا ابواسحاق حلاج شیرازی )

تاریخ
٢ هفته پیش
دیدگاه
٠

نه پادشاه منادی زده است می مخورید بیا که چشم و دهان تو مست و میگون است. ( سعدی )

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٠

غربیله: کون و کچول، قر، تکان دادن نشیمنگاه بهنگام رقص. پیمود مع القصه به غربیله و غمزه جامی دو سه لبریز بدان شعبده گر بر ( قاآنی ) وان زن بی عفاف ...

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٠

دوستان بوی می از خرقهٔ ما می آید نکهت یوسف از این کهنه قبا می آید. ( میرزا ملک مشرقی )

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
١ پاسخ
١١٢ بازدید

A Concise Pahlavi Dictionary 1971 MacKenzie --- Ar. = Arabic Words --- ambar [ Ar. anbar] ambergris. burg [Ar. burj] tower čatrang [Ar. šatranǰ] chess. čaw(la)gān [Ar.] (sense of) taste. darridan, dar ...

١ ماه پیش
رأی

درود، ریختِ معرب واژگان را آورده‌اند. شطرنج معرب چترنگ است، قهرمان معرب کارفرمان، سطبرق معرب ستبرگ و... همچنین در درایهٔ fradom قیاسی شده میانِ هزوارش پارسیگ و واژهٔ اولی، نه اینکه {فرادم/فردم} از اولی گرفته شده باشد. ضمناً این‌جا را  اشتباه نوشته‌اید: darrīdan, darr- [SDKWN-tan < A √ sdg; dl-ytn' | N~]  مکنزی هزوارشِ دریدن را آورده و از نماد A (کوتاه‌نوشتِ آرامی) بهره برده است.

١ ماه پیش
٥ رأی
تیک ٦ پاسخ
٣٧٦ بازدید

با دشمن من یار   چو بسیار نشست با یار   نشایدم دگر  بار   نشست

٩ ماه پیش
٣ رأی

می‌گوید: چون یار و همدمِ من  با دشمنِ من وقت می‌گذراند و با او صمیمی و نزدیک است، نمی‌شود و نباید که به دوستی با او ادامه دهم و با او همدم و یک‌دل باشم. (حال این یار می‌تواند دوست باشد یا دلبر، دشمن می‌تواند بدخواه باشد یا رقیب؛ مقصود شاعر را اگر توانست، باید از طریق بیت‌های پس و پیش فهمید).

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٥٢ بازدید

زبان حافظ فردوسی مولانا و دیگر شاعران آن زمان  فارسی دری محسوب میشود؟

٩ ماه پیش
٣ رأی

ما فارسی غیردری نداریم، پارسی دری گویشی بوده از پارسیگ  که پیش از اسلام در نواحی جنوب غربی ایران (پارس و هرمزگان و...) رواج داشته و پس از اسلام کم‌کم جای پارسیگ را بعنوان زبان رسمی و ملی گرفته، دری نیز پسوندی‌ست به معنای اهلِ در بودن، درباری بودن؛ چون دربار ساسانی در جنوب غربی ایران بوده و پارسی دری از آن‌جا برخاسته، این زبان را پارسی دری (درباری) می‌نامند.

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٢٢٧ بازدید

کدام تلفظ برای واژه‌ی  " فرمانبرداران " با معنی (کسانی که فرمانبر هستند) صحیح است؟ " فرمانبُرداران " یا " فرمانبَرداران "

١٠ ماه پیش
٣ رأی

فرمان+(بُرد+ار)+ان  فرمان‌بُردار تلفظ درست این واژه می‌باشد.

١٠ ماه پیش
٤ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٧٠ بازدید

منطور شاعر از " تو را نیست غم ما " در بیت زیر چیه ؟ ی بی‌خبر از محنت و شاد از الم ما ما را غم تو کُشت و تو را نیست غم ما

١٠ ماه پیش
٣ رأی

یعنی تو غمِ من را نداری، به من فکر نمی‌کنی، توجهی به حالم نمی‌کنی  و واست مهم نیست که من چه می‌کشم در نبود تو.

١٠ ماه پیش