پیشنهادهای یوسف قاسمی (١٩)
٢٠
١ سال پیش
٠
بیماری خیلی بد، بیماری که شما رو اذیت می کنه
١ سال پیش
٠
یک بوی خیلی بد
١ سال پیش
٠
یک شرایط خیلی بد، شرایط نابفرجام
١ سال پیش
١
( سم ) از بین بردن گیاه
١ سال پیش
٢
گروه نجات
٢ سال پیش
١
در شرف عروس شدن
٢ سال پیش
١
یک محیط مصنوعی که زندگی درش در جریانه
٢ سال پیش
٨
شدید . . . . معمولاً به عنوان صفت در پشت کلمات منفی می آید. . . abject poverty فقر مطلق abject misery بدبختی مطلق abject failure شکست خیلی بد
٢ سال پیش
٢
ناراحت و ناامید
٢ سال پیش
٢
حدس و فرضیه
٢ سال پیش
٢
قطع کردن
٢ سال پیش
-١
حکومت کردن - تحت سلطه قرار دادن
٢ سال پیش
٢
رد کردن - بیرون انداختن - قبول نکردن
٢ سال پیش
٠
آگاه - خِبره
٢ سال پیش
٥
شناسایی کردن
٢ سال پیش
٥
مربوط به شناخت
٢ سال پیش
٢
مربوط به شناخت
٢ سال پیش
٢
پیش آگاهی - از قبل چیزی را دانستن
٢ سال پیش
٣
غیر قابل شناسایی