پیشنهادهای 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٥٣١)
( مثل خرس ) بداخلاق عبوس، ترشرو
مثل طلا اصل معتبر، خالص
هندل موتور با هندل روشن کردن
از دست دادن میل به غذا
در افق خیره شدن
ماشین را با هل دادن روشن کردن
ممکن ساختن یا موجب شدن راحتی عضلات
اجازه دادن یا موجب شدن راحتی عضلات
تکه کاغذ
جرم جزیی بزهکاری، تخلف کوچک
ترانه بسیار موفق و محبوب ترانه بسیار معروف
دهان آب افتادن
دهان آب افتادن
دهان آب افتادن
جور بودن آمدن ( رنگ و. . . ) با چیزی
یعنی خراب کردن یک رویداد اجتماعی خوب با نواختن گیتار متوسط اصطلاح استعاری که برای توصیف یک شخص، مکان یا رویداد استفاده می شود سدی که امر دنیوی را ا ...
با سرعت بسیار کم حرکت کردن مانند [با سرعت] حلزون رفتن
حمام - دستشویی
کلاه حمام
آزمایش نهایی مقابله نهایی، مجادله نهایی
دادگاه نمایشی محکمه نمایشی
سوارکار ( پرش با اسب ) اسب پرش
ذات واقعی خود را نشان دادن نیت و ماهیت اصلی خود را آشکار کردن شخصیت حقیقی خود را نشان دادن
ذات واقعی خود را نشان دادن نیت و ماهیت اصلی خود را آشکار کردن شخصیت حقیقی خود را نشان دادن
احساسات خود را نشان دادن احساسات خود را بیان دادن
احساسات خود را نشان دادن احساسات خود را بیان دادن
راهنمایی کردن جایی را به کسی نشان دادن بازدیدکننده ای را هدایت کردن
تا جلوی درب خانه همراهی کردن به خارج ( اتاق یا خانه ) راهنمایی کردن
خانه نمونه
جاهای مختلف مکانی را به کسی نشان دادن
اطراف را ( به کسی ) نشان دادن
با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدترین و مولدترین نرخ انجام کاری شروع به انجام کاری به خوبی و با اطمینان کامل ، پس از آنکه در ابتدا کندتر یا مردد بودی
عاشق کسی بودن به کسی شدیدا تمایل داشتن
عاشق کسی بودن دیوانه کسی بودن، به کسی شدیدا تمایل داشتن
به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رفتن
به اصل قضیه پرداختن، سرمطلب اصلی رفتن
اتاقک کشت صطلاح potting shed به معنای "اتاقک کشت" به اتاق کوچکی گفته می شود که در آن دانه گیاهان را قبل از اینکه کاشته شوند در گلدان هایی نگه داری می ...
انباری نگهداری تجهیزات باغبانی
اشک تمساح ریختن
shed crocodile tears
آلونک ( مخصوص نگهداری ابزار ) انباری
دق دل خود را خالی کردن
روبه رو شدن با وضعیت دشوارتر از انتظار شما مواجه شدن با شرایطی که انتظارش را نداشتید
آتیش بیار معرکه بودن وضع بدی رو بدتر کردن
با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدترین و مولدترین نرخ انجام کاری شروع به انجام کاری به خوبی و با اطمینان کامل ، پس از آنکه در ابتدا کندتر یا مردد بودی
با چیزی راحت شدن رسیدن به کارآمدترین و مولدترین نرخ انجام کاری شروع به انجام کاری به خوبی و با اطمینان کامل ، پس از آنکه در ابتدا کندتر یا مردد بودی
خود را درگیر سرگرمی جدیدی کردن خود را سرگرم کار جدیدی کردن
خودشیرینی و چاپلوسی و تملق کردن برای به دست آوردن محبوبیت زیاد
کسی را شیفته کردن کسی را مسحور کردن
بیان یا نشان دادن چیزی با اهمیت خاص