نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lodge in: اعطا کردن ( اختیارات و غیره ) ، داد ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shark infested: ( از یک بدنه آبی ) که حاوی تعداد زی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rat infested: ( مکان یا کشتی ) که موش زیاد دارد
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the best of a bunch: بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه د ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the best of a bad bunch: بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the best of a bad lot: بهترین یا مناسب ترین فرد در گروه د ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you can't win them all: موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you can't win all em: موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not see the wood for the trees: درک نکردن یا متوجه نشدن یک موقعیت ی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
back in the late: برمیگردد به اواخر . . . . .
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you can't win em all: موفقیت در هر کاری که انجام می دهید ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rise to the bait: شما به چیزی که کسی گفته یا انجام دا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have too much on your plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have too much on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a lot on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have enough on your plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have enough on one's plate: خیلی سر شلوغ بودن خیلی درگیر بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
enlist in: شرکت کردن در
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trident: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trident missile: موشک Trident یک موشک بالستیک است که ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
consist with: جور بودن با، توافق داشتن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rest on one's shoulders: به کسی وابسته بودن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
minister to: ( نیازهای کسی را ) برآوردن کمک کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as maintained by: طبق�مطابق، بر اساس
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as specified by: طبق� مطابق، بر اساس
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
as stated by: طبق� مطابق، بر اساس
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's hand in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's fonger in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have your fonger in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have your hand in the till: دزدیدن پول از محل کار یا کارفرما.
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have a short fuse: زود جوش آوردن زود عصبانی شدن، به را ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
on a short fuse: زود جوش آوردن زود عصبانی شدن، به را ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get your knickers in a twist: ناراحت یا عصبانی شدن ناراحت شدن از ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
making tracks: به سرعت جایی را ترک کردن برای رفتن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rattle one's cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rattle your cage: عصبانی کردن یا ناراحت کردن کسی
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bow maker: آرشه ساز کَمانه ساز
٣ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
war shattered: به خاطر جنگ از پا افتاده
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ky jelly: نام تجاری ماده شفاف و ژله مانندی اس ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
piss pipe: آلت تناسلی مرد
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lay life on the line: خود را در خطر قرار دادن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lay life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life on the line: زندگی خود را در خطر قرار دادن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
health center: مرکز بهداشت و درمان
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put something on the shelf: چیزی را به تأخیر انداختن یا در انجا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
put on the shelf: چیزی را به تأخیر انداختن یا در انجا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pop a chub: نعوظ داشتن سیخ کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sex shop: مغازه ای که محصولات مرتبط با رابطه ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nous verrons: خواهیم دید
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rub nub: مالیدن کلیتوریس خانم ها جهت رسیدن ب ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take to the bush: یه اصطلاح استرالیاییه فرار کردن زن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gas stands: جایگاه سوخت
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
roach killer: سوسک کش
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bug spray: اسپری حشره کش
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insect spray: اسپری حشره کش
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get a pass: اجازه دادن به کسی برای قسر در رفتن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get your hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
crack a crib: به زور وارد خانه شدن دزدی کردن به ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lay your hands on: پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به ت ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
raw dogging it: سکس کردن بدون استفاده از وسایل محاف ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rawdogging: سکس کردن بدون استفاده از وسایل محاف ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
so as not to do something: تا کاری را نکردن تا مانع انجام کار ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hairy manilow: به عنوان شوخی به خایه مرد یا واژن خ ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pussyfoot around: احتیاط کردن در گفتار و کردار تا مبا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
not to get a word on edgeways: مجال گفتن پیدا نکردن مجال قحبت پید ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
resigned to: به خود قبولاندن رضایت دادن به چیزی ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
authorized personnel only: ورود افراد متفرقه ممنوع
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pon my word: بشرافت ام سوگند
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
to take a pinch of snuff: تصاحب کردن یا سرقت کردن برای گرفت ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
nontechnical: غیر فنی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
investigator: کاوشگر
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
address something: فکر کردن در مورد یک وضعیت دشوار و ت ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make a dent in: کاهشی در اندازه یا مقدار چیزی ایجاد ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take something in one's stride: کم نیاوردن قبول کردن و حل کردن یک ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
apc: نفربر زرهی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in perfect condition: به نویی و تمیزی روز اول� در بهترین ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
arc and compass: قوس و پرگار نشان فراماسونری
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
you've got nothing to lose: دلیل نداره انجامش ندی چیزی برای از ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shimmer: درخشش کردن تابیدن نرم درخشش تابش ن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
quill pen: قلم پر
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
reality shows: مستندمسابقه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
by a country mile: با اختلاف زیاد
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
turn one's stomach: حال بهم خوردن �دل آشوب شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
give somebody a say: فرصت صحبت کردن به کسی دادن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
call in: برنامه تلفنی ( رادیو و تلویزیون ) ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
crunch: مضیقه تنگنا، کمبود ( به ویژه مالی )
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
sink in: کاملاً درک شدن به تدریج پی بردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
keep something in perspective: در نظر داشتن قادر به دیدن یا درک کر ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pull out: توقف کردن متوقف شدن اسلحه کشیدن ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
top corner: کنج دروازه در هر طرف
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
contribute: افزودن بهبود دادن افزایش دادن صحب ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
headed: سربرگ دار سرتیتردار
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
starving: به شدت گرسنه بودن از گرسنگی مردن ( ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
unplug: از پریز کشیدن قطع کردن برداشتن سد ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
pass on: pass away
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
go down: مریض شدن بیماری گرفتن پذیرفتن مور ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
biased: متعصبانه جانبدارانه متعصب ناجوانم ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
rock: شوکه شدن یا باعث ناراحتی کسی شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
give a hand: تشویق کردن دست زدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
drift off: منحرف شدن خارج شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
stick your nose in something: دخالت کردن در کاری که به شما مربوط ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
hit back: متقابلاً جواب دادن در ورزش پاسخ داد ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
disadvantage: وضعیتی که احتمال باختن زیاده
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
curiously enough: برای نشان دادن چیزی است عجیب شگفت ا ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
poke your nose in something: دخالت کردن در کاری که به شما مربوط ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
reinforce: بیشتر کردن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
cope with: تحمل کردن یا ساختن با وضع . . . .
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
downfall: ( موجب ) سرنگونی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
gift that keeps on giving: چیز نتیجه بخش ( معمولا از جنبه مثبت ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
meanwhile: meantime
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chicken coop: آغل مرغ قفس مرغ مرغدانی
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
tear asunder: از هم جدا شدن تکه تکه شدن
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
assemblyperson: نماینده مجلس
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
good head for figures: be good at maths
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rub nose in it: گفتن یا انجام کارهایی که باعث می شو ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
just a skosh: کمی مقدار کمی اندک
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clear name: رفع اتهام اسم خود را مبرا کردن تبر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
state capital: پایتخت ایالت
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
resource center: مرکز کاریابی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hack out: بریدن یا دور کردن چیز دیگر
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
gosh darn: لعنتی به طرز فوق العاده ای
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
toggle bolt: پیچ و بست ضامن
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in vino veritas: "شجاعت و جرات ناشی از مستی"
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
wants to have her cake and eat it: همه چیز را بدون هیچ مشارکتی از جانب ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
give a bird: مورد تمسخر قرار دادن هو کردن با د ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
glaukenschtuken: احساس گناه از خوشحالی بابت ناراحتی ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
schtick: ترفند حقه نوعی از اجرا
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
three ring binder: زونکن کلاسور ۳ حلقه ای
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take a numbers: برو ته صف
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bunky: کسی که در خوابگاه در بستر مجاور می ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
the week before last: در طول هفته/ماه، پیش از قبلی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
certificate of naturalization: گواهی پذیرش تابعیت
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorm answers: جواب ها را رأی گیری کردن
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bus the dish: جمع کردن ظرف ها
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
drill sargent: افسر آموزش سربازان در دوره آموزشی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
t string: شرت لامبادار نوعی شورت سکسی زنانه
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hook and loop fastener: بند چسبی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slimming slip: گن لاغری
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
seat filler: پر فروش پر طرفدار
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bus the dishes: ظرف ها را جمع کردن
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
out of network doctor: دکترهایی که تحت قرارداد ( در پوشش ب ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clear aligner: ردیفگر دندان
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
eob: Explanation of benefits
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
flight or fight: Responding by walking away angrily ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hot cereal: خوراک سریل گرم
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
just too muchery: اغراق آمیز واکنش شدید ( به چیزی ) ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
muchery: اغراق آمیز واکنش شدید ( به چیزی ) ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
black book: لیست مخاطبین پنهانی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
biorhythm: Rhythm of life
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
binge and purge: پرخوری کردن به حدی که مجبور به بالا ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
desk index: نوشته افزار رومیزی اداری
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
lay your ship bare: refers to a ship with out any sails
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hawking loogies: سرفه برای بیرون اوردن خلط، سینه صاف ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
blanch at: سفیدشدن از ترس و اضطراب رنگ پریده ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trashed: کاملا داغون کردن به باد انتقاد گرف ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
in the latter case: در مورد دوم
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
dress in: در یک نوع، سبک یا رنگ خاصی لباس پوش ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
بوت کردن: راه اندازی کردن یا بوت کردن ( به ان ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
indented audience: مخاطبین مورد نظر و هدف
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prepuberty: قبل از بلوغ دوره ای که شامل سال ها ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
prepuber: قبل از بلوغ دوره ای که شامل سال ها ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
yay or nay: آره یا نه
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pre puber: قبل از بلوغ دوره ای که شامل سال ها ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
far ahead: بسیار جلو تر بسیار دور تر
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bell desk: مسئول چمدان برهای هتل محل تماس با ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snootful: به اندازه ای که می توان از چیزی مخص ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
3 ring binder: کلاسور سه حلقه ای
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
job safety: امنیت شغلی ایمنی کار
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snothead: آدم احمق آدم عوضی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
3 ring binder: زونکن
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
snot head: آدم احمق آدم عوضی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
political politics: عقیده ( یا عقاید ) سیاسی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slippery as an eel: زیرک و حیله گر
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
good d: Good dick or good sex
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
laugh up one's sleeve: از ناراحتی و مشکلات دیگران لذت بردن
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
get off chest: خود را خالی کردن بالاخره حرف دل خو ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
jorts: شلوارک جین
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
have to pass: رد کردن ( دعوت یا پیشنهاد ) turn d ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hijra: واژه hijra در فرهنگ جنوب آسیا به کس ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
race up: به سرعت رفتن با عجله بردن به سرعت ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
hijrah: واژه hijra در فرهنگ جنوب آسیا به کس ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sofa surfing: اقامت رایگان در منزل کسی [هنگام سفر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sofasurfing: اقامت رایگان در منزل کسی [هنگام سفر ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring it: بیا ببینم چند مرده حلاجی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
internet hit: اثر موفق و پربازدید اینترنتی
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
no place like home: هیج جا خونه خود آدم نمیشه
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rizzed up: to attract someone's attention and ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
sofasurfer: کسی که اقامت رایگان در منزل کسی [هن ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rizz up: to attract someone's attention and ...
٤ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
oil and water don't mix: کبوتر با کبوتر باز با باز
٤ هفته پیش