نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push overr: هل دادن فشار وارد کردن تحت فشار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
everglade swamp: قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fingerbang: انگشت کردن دست مالی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
selective service registration form: فرم ثبت نام نظام وظیفه ( آمریکا )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
objectivity: عدم تعصب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get idea: ایده گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
engineering plan: طرح مهندسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
star struck: شیفته افراد مشهور ( هنرپیشه، خوانند ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be sentence: کسی را به چیزی محکوم کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rizz: Rizz is short for “charisma, ” and ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
activities director: مسئول و سرپرست فعالیتها
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
set sight on: از صمیم قلب خواستن چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
electric shaver: ریش تراش برقی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mind my hair: ذهنم مشغوله
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
move ones arse: به خود جنبیدن عجله کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
roach killer: سوسک کش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bug spray: اسپری حشره کش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
insect spray: اسپری حشره کش
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ky jelly: نام تجاری ماده شفاف و ژله مانندی اس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
piss pipe: آلت تناسلی مرد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dry mop: تی گردگیری تی خشک کن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hedge clippers: قیچی چپر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hedge trimmer: ماشین اصلاح پرچین
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
water transparent: وسایلی شفاف مانند شیشه پلاستیک و . ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
glossy story: داستانهای سطحی که زیاد مهم نیستن ش ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cocking: کشیدن چخماق ( به منظور تیر اندازی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
car ferry: کشتی حمل و نقل وسایل نقلیه چرخدار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
good hearted: خیرخواه مهربان خوش قلب دوست دار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
light fixture: چراغ سقفی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dental public health: بهداشت عمومی دهان و دندان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the right thing to do: کار درست و مناسب و حقی که باید انجا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a good heart: خیرخواه مهربان خوش قلب دوست دار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heritage center: موزه میراث فرهنگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
crooked grind: the skateboarder grinds across the ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
address the issue: به موضوعی رسیدگی کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
semi nomadic: نیمه عشایری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spokeshave: رنده گرد رنده مشته
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to bet that: مطمئن بودن که
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bet that: مطمئن بودن که
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neuroanatomist: تشریح کننده اعصاب نوروآناتومی شناس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
immerse in: در مفهوم اصطلاحی خود را در چیزی غر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
intangible sence: چیزی هایی که ارزش آنها قابل مشاهده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
household expenditures: مخارج خانوار
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affiliate with: ارتباط داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ingrained in: نهادینه شده ریشه کرده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
march into: به زور وارد شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
march in: به زور وارد شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
master of public health: کارشناسی ارشد بهداشت عمومی مدرک کار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come under the hammer: به حراج و مزایده گذاشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
couch surfer: اقامت رایگان در منزل کسی [هنگام سفر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blacktop: refers to materials used to make ro ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
green corridor: منطقه ای از زیستگاه که جمعیت های حی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
slip in something: اشتباه در چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fight an uphill struggle: هفت خان رستم کار بسیار سخت و نشدنی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off one's chest: خود را خالی کردن بالاخره حرف دل خو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off ones chest: خود را خالی کردن بالاخره حرف دل خو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in the early: در اوایل مخالف in the late در اواخر
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
highest order: سطح بالا
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
that doesn't mean: این بدان معنا نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drain down: احساسات یا انرژی یا منابع را تهی کر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drain someone down: خسته و درمانده کردن کسی با چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
skip ahead: جلو زدن ( فیلم، کتاب ) رد کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trans fat: چربی ترانس نوعی چربی غیراشباع است ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hydrogenated: هیدروژنه شده هیدروژنه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
logic and reason: دلیل و منطق
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well draw: خوب طراحی شده خوب رسم شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tip for: راهنمایی نکته، نصیحت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
screening interview: مصاحبه ای برای سنجش و ارزیابی we ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
disassociated: جدا شده قطع شده مجزا شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make a social statement: بیانیه اجتماعی ارائه دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
commodore 64: کمودور ۶۴ یا به اختصار C64 یا CBM 6 ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
simpatico: able to get along well together fri ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in some circles: در برخی محافل
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
single sitting: بدون وقفه یکجا، یکباره
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
grant donor: اهدا کننده کمک مالی اهدا کننده کم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uni skill: تک مهارتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uniskill: تک مهارتی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in the distant future: در آینده ای دور
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sense of accomplishment: حس موفقیت
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
count heads: شمردن افراد
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
flew off: پر کشیدن پرواز کردن و رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you name it i've tried it: هر چیزی که فکرشو می کنید رو من امتح ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
throughout the age: در طول دوران
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
given the time: با توجه به زمان که
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bookie joint: کلاب شرط بندی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
engineering plan: طرح مهندسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get idea: ایده گرفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to give someone a break: به کسی لطف کردن به کسی فرصت دادن ب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sheer lie: کذب محض دروغ محض
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make one's feelings apparent: آشکار کردن و بروز دادن احساسات درون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heart on your sleeve: آشکار کردن و بروز دادن احساسات درون ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
contribute: افزودن بهبود دادن افزایش دادن صحب ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
custom: مخصوص
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
uses: موارد استفاده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
undersold: ارزان تر فروخته شده به بهای کمتر ف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
spend on: خرج کردن سپری کردن صرف کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
occupant: صاحب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
strike as: وادار کردن ( کسی ) در مورد کسی یا چ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
degree of: ( سطح یا مقدار ) مشخص از چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pop over: سر زدن به کسی به خانه کسی رفتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make impression on somebody: روی کسی تاثیر داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
well regarded: خوش آوازه خوب شناخته شده
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
birthday treat: چیز خاصی که تو میخری یا انجام میدی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
or thereabouts: کم وبیش حدودا تقریبا معمولا بهد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
compatible with: توانایی استفاده کردن از چیزی یا زیس ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bring somebody somewhere: باعث رسیدن کسی به مقام یا جایگاه یا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
chase off: راندن واخراج کردن کنار زدن دور کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i haven't a clue: I don't know ندانستن از چیزی آگاهی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
somewhere in the region of: حول و حوش اطراف
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
high priority: مهم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curt: کوتاه و بی ادبانه سرسری گستاخ
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
mutate: جهش یافتن ( ژن )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
squeeze in: به زور جا کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
be put out: ناراحت یا رنجیده بودن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bed and breakfast: bed and breakfast اشاره دارد به مهم ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
food processor: یک وسیله برقی آشپزخانه که برای خرد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
face the prospect: شاهد وقوع اتفاقی درآینده بودن حاکی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brainstorming session: جلسه ایده پردازی جلسه هم فکری
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
rollaway: دور شدن از کسی یا چیزی با حالت غلت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bump off: کسی را به طور ناگهانی از چیزی حذف ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
underfed: دچار سوء تغذیه به میزان ناکافی غذا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trivia: اطلاعات خیلی خاص در مورد موضوع بخصو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
take apart: زدن یا کوبیدن کسی به صورت کامل و شد ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
baked: خشک شده ( توسط هوا گرم )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what the shit: چه گهی/چه غلطی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get one's shit together: وسایل خود را جمع کردن به افکار خود ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fuckining: وقتی همه کارا داره به خوبی پیش میره ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold the clutch down and put the car in reverse gear: کلاج را نگهدار و بزن دنده عقب
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold the road: تعادل ( خوبی ) داشتن ( اتومبیل )
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anatidaephobia: ترس از اردک
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up one's feelings: احساسات خود را سرکوب کردن احساسات خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bottle up your feelings: احساسات خود را سرکوب کردن احساسات خ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause death: منجر به مرگ شدن به مرگ ختم شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cause injury: موجب آسیب شدن صدمه زدن آسیب رساندن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go faster stripes: نوارهای مسابقه ای ( مخصوص روی خودرو ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splitting your sides: از خنده روده بر شدن از شدت خنده کف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
splitting one's sides: از خنده روده بر شدن از شدت خنده کف ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rolling in the grave: ناراحت عصبانی غمگین و متنفر بودن از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to give someone a hand: تشویق کردن دست زدن کمک کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to be in labor: درد زایمان داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
delivery ward: بخش زایمان در بیمارستان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's rocks: فوق العاده است
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be on some other shit: غیرعادی رفتار کردن�نامعقول بودن، غی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make somebody’s day: روز کسی را ساختن خوشحال کردن کسی، ا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make somebody redundant: نیروی مازاد را اخراج کردن کسی را از ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's toes curl: خجالت زده کردن شرمسار کردن، شرمنده ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's heart flutter: کسی را به هیجان آوردن کسی را هیجان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make goo goo eyes at someone: به کسی عاشقانه نگاه کردن با اشتیاق ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make fish eyes at someone: با علاقه به کسی نگاه کردن خیره شدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make something into something: چیزی را به چیزی تبدیل کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
labor pains: درد زایمان
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be in labor: درد زایمان داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how get on: چطور پیش رفتی؟؟؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
make someone's day: روز کسی را ساختن کسی را در روزی بخص ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
put your life in the hands of someone: اعتماد کردن به کسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
position forces: مستقر کردن�صف آرایی کردن، آرایش نظا ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
foetal position: موقعیت جنین�حالت جنین در رحم
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come into your own: مقام سزاواری را به دست آوردن برای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold someone in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up at the crack of dawn: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with chickens: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up with the chickens: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm dying for something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder something: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder a: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i could murder some kind of food: میل و علاقه شدید داشتن برای خوردن ی ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the habit of a lifetime: کسی که عادت انجام کاری را برای طول ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
why break the habit of a lifetime: یک سوال بلاغی که بیانگر تردید است ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
so would i: من هم همینطور در جملات مثبت این ساز ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
neither would i: من هم نه در جملات منفی این سازه ای ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
more than one can take: تحمل چیزی را نداشتن تحمل چیزی از ت ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the fly in the ointment: ایراد اشکال هرچیزی که ارزش یا کارآ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look like the back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a face like the back end of a bus: خیلی غیر جذاب به نظر رسیدن زشت به ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tuc: کنگره اتحادیه معاملات یک سندیکای مر ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life is just a bowl of cherries: زندگی پر از خوبی و خوشیه همه چیز گ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
life is a bowl of cherries: زندگی پر از خوبی و خوشیه همه چیز گ ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
up with the lark: در ساعات اولیه، به ویژه در هنگام طل ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
accept with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
embrace with open arms: با آغوش باز استقبال کردن شما نشان ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have someone in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have one's in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold one's in the palm of hand: تاثیر و کنترل بزرگی داشتن بر کسی ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of one's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of someone's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
on the edge of somebody's seat: بسیار هیجان زده بودن در جای خود می ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
to hold one's breath: بیخود دل خوش کردن نفس خود را حبس ک ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold one's head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
٤ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold someone head high: با اعتماد به نفس بودن�به خود افتخار ...
٤ ماه پیش