ヴァヒド
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
lay your hands on٠٢:٥٣ - ١٤٠١/٠٣/٢٢پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزیگزارش
0 | 0
get your hands on٠٢:٥٣ - ١٤٠١/٠٣/٢٢پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزیگزارش
2 | 0
get one's hands on٠٢:٥٣ - ١٤٠١/٠٣/٢٢پیدا کردن یا به دست آوردن چیزی به تصرف در آوردن چیزی به دست آوردن مالکیت چیزیگزارش
2 | 0
turn on one's heel٠٣:٢٤ - ١٤٠١/٠٣/٢١دور پاشنه پا چرخیدن �پیچیدن ( و مسیر عوض کردن ) به سرعت چرخیدنگزارش
2 | 0
you've got nothing to lose١٧:٤٩ - ١٤٠١/٠٣/١٧دلیل نداره انجامش ندی چیزی برای از دست دادن نداریگزارش
2 | 0
keep something in perspective١٦:٠٦ - ١٤٠١/٠٣/١٠در نظر داشتن قادر به دیدن یا درک کردن اهمیت نسبی وقایع خاص یا واقعیتگزارش
0 | 0
take something in one's stride١٥:٠٢ - ١٤٠١/٠٣/١٠کم نیاوردن قبول کردن و حل کردن یک مشکل بدون اینکه اجازه دهید شما را نگران یا مضطرب کندگزارش
0 | 0
make a dent in١٤:٥٧ - ١٤٠١/٠٣/١٠کاهشی در اندازه یا مقدار چیزی ایجاد کردن �اندازه یا مقدار چیزی را کاهش دادن فرو رفتگی یا گودی ایجاد کردنگزارش
2 | 0
address something١٤:٠٠ - ١٤٠١/٠٣/١٠فکر کردن در مورد یک وضعیت دشوار و تصمیم گرفتن برای حل وفصل کردن آن پرداختن به چیزی رسیدگی کردن به چیزی روی چیزی نشانی نوشتنگزارش
0 | 0
one thing lead to another١٥:٥٤ - ١٤٠١/٠٣/٠٧وقتی میخوای از خیر گفتن یه سری چیزا راحت بشی زیاد وارو جزئیات نشی سرتو درد نیارم بعدش . . . . . آخرش این شد که. . . . . خلاصه همه چیز دست به دست ش ... گزارش
0 | 0
one thing lead to another١٥:٥١ - ١٤٠١/٠٣/٠٧بقیه ماجرا طوری دست به دست هم داد �اتفاقات جوری پشت سر هم رخ دادندگزارش
0 | 0