پیشنهادهای ساغر خیرالله زاده (٢٠)
یکی از معانیش میشه برابر، هم درجه، همون equivalent
گپ و گفت وگو، چرت و پرت گفتن و همینطوری گپ بی هدف
کلمه وام گرفته شده از زبان دیگر مثلا در فارسی، واژگانی مثل تلویزیون، آمبولانس و. . . loanword هستند.
نهادینه شده جاگذاری شده
در اصطلاح عامیانه، به مردی که رفتار گی طوری داره میگن، یا خیلی به خودش میرسه یا رفتارش یکم زنونست. اینجا کاربردش توهین امیزه اما به طور معمول این کل ...
طرح بُته جِقّه پارچه
تغییر عقده دادن، عوص شدن نظر، سر عقل اومدن ( مثلا سر یک موضوعی بعد مخالفت، اخر سر نظرتون مثبت شده ) عبارت come around به تنهایی میتونه این معانی ...
به معنی ایراد گرفتن یا کم اهمیت کردن هم استفاده میشه. Don't shade his decision, he knows what to do
غذاهای پرنشاسته مثل برنج و نان و سیب زمینی و . . .
۱: آدم سرزنده و شاداب و باحال ۲: صفتی برای خوش فرم و نوک تیز و برجسته بودن سینه ها
آدمی که کنترل نداره رو رفتاراش، کسی که قاطی کرده. دیوونه عصبی
از دماغ فیل افتاده
بیمارگونه
فتح، تسخیر کردن توروخدا به واژگان پروفایل عجمنده نگاه کنید ( ( ( ( ( :
دوستان reliable ینی قابل اطمینان، قابل اعتماد با این کلمه اشتباه نگیرید Liable to : ینی مستعد چیزی، احتمال و امکان چیزی رو داشتن This bridge is lia ...
پیچوندن. Avert
فرد خوش خوراک
عبارت های که در مفهوم متضاد یکدیگرند مثل فمینیسم اسلامی یا حکوت های آنارشیستی
باج گیری عاطفی ( نوعی اصطلاح روانشناسی )
قید یه چیزی رو زدن. . . چشم پوشی کردن