پیشنهادهای سعید امدادی (٩)
سرسری
He made a half - hearted attempt to keep up with us, but soon fell back. وی تلاش کمی برای پیوستن به ما کرد ولی به زودی منصرف شد. half - hearted هم ...
a place where people in the army or navy live and work پایگاه هوایی - دریایی که نظامیان کار و زندگی می کنند.
Social media websites are full of videos that show people MacGyvering everything . from a life jacket out of a pair of pants to a stove using three ...
I don't take sugar in my coffee, thanks. در اینجا take به معنای " مصرف کردن - مشابه take your medication - " می باشد. من چایی با قند یا شکر نمی خور ...
نوشدارو بعد از مرگ سهراب He did make a belated attempt to apologize. او برای عذرخواهی دیر اقدام کرد.
ملموس
صفتی در توصیف یک اسم است که می خواهد بگوید آن موصوف طوری حیرتآور است که دهن طرف از تعجب باز می مونه.
تحت اللفظی میشه مواد و روش کار ولی پیشنهاد من: ساز و کار است.