پیشنهادهای رضا زمانی (٥٨)
( شعر نو ) نماد گرایی
حکومت استعماری و استبدادی
از ریشه بخیل =حسود بخل هم میگن بهش بعضی جاها همونه
ظاهری
اسمان رنگی
روشن
رَد
دراز اویز زینتی: کراوات
زیاده روی در شهوت ورزیدن=ارسطو
تورات
برخی از اعراب ب پیامبر میگفتن ابتر تا تحقیرش کنن
به زور
نفس بیار ملامت کننده
ورد سپهریا تروپسوسفر همان هوا کره یا اتمسفر است
می خانه. می کده. اسکولپ
بیرون بیارتش ؛چیزی ک درونشرو بروز بده
اتحاد. همکاری.
بی دین گرایی
بی انگیزه
رهبر
بار دیگر . دوباره
اجباری زوری خشن
چیزی ب اسم ازادی خواهی نداریم اینا همش برای فریب دادن مردمه ک همش زیر سرگول باریسم ها و فراماسونری ها هستش
سختگیری
کاسموپولیتیسم
صدای پیاپی نیزه ها
پایین تر
جایز دانستن همه امور
دست آورد
جا به جایی
بی دین گرایی، افراد بی دین ک رویکرد دنیوی دارند
نوعی برده برداری فراگیر بود زیرا کشاورزان وابسته ب زمین های اربابان خود بودند و امکان نقل انتقال جابه جایی نداشتند.
هم کینه!
اجباری
باطل
بحبوحه جنگ:شلوغی
دوستی برادرانه دوستی خالص
دشمن باشیم با خدا و پیامبران و امامانش
کنایه از نابود کردن
خبر خوب
اخر
جهان هستی
چیز ی ک مربوط ب درون ادمی میشود، تفکر در خود
قابل رسیدن
رگنار لاثبروک درسته
کار کشته
مخالف انتسابی ک انتسابیو ب ما میدن و ما توش نقش نداریم ولی اکتسابی ماخودمون با تلاش خودمون ب دستش میاریم
داده شده میشه با کسب شده اشتباه نگیرید چیزیه ک بهمون میدن ما کسبش نمیکنیم
همه ، اکثریت
عضلات سرینی هم میشه گفت بهش