پیشنهادهای حسام (١٥)
foreshadow : خبر از چیز بدی بودن حاکی از چیز شومی بودن، سایه شوم افکندن [v] to be a sign of sth that will happen in the future
fall short کوتاهی کردن The world is falling short on reducing green house gas emission جهان در کاهش انتشار گازهای گلخانه ای کوتاهی می کند.
overwriting بازنویسی overwriting old information بارنویسی اطالاعات قدیمی
gloss over لاپوشانی کردن - ماستمالی کردن
محیط های اجتماعی
crude divorce rate : امار غیر رسمی طلاق
صحبت کردن زیاد درباره چیزهای کم اهمیت
scale : 1 - مقیاس - مقایسه کردن 2 - فلس ماهی 3 - ترازو 4 - گام ( موسیقی )
learn something by heart : چیزی را حفظ کردن - چیزی را از بر کردن
disordered eating اختلال در غذا خوردن - نا منظم غذا خوردن
دوباره منصوب شدن دوباره تعیین شدن the professor was reappointed as the head of the department
سر از جایی بخصوص درآوردن به عنوان مثال : Every year, about 10 million tons of paper winds up in American landfills and incinerators
آشکار شدن
آلوده به میکروب
فاکتور فروش حواله فروش