پیشنهادهای مهدی خانی فراشبندی (٦٩)
تمر به فتح تا و سکون میم و را ی مهمله به فارسی خرما و بـ ه هنـدی کهجور و چهارا نامند . ماهیت آن : معروف است و نـر و مـاده مـی باشـد نـر آن طلـع و خ ...
ترنجبین به فتح تا و را ی مهمله و سـکون نـون و فـتح جـیم و کسـر بـا ی موحده و سکون یا ی مثناة تحتانیه و نون . ماهیت آن: شبنمی است که بر خاری که آن ر ...
بیدمشک : بهرامج : ابن سینا می فرماید : از نباتات خوشبو است. خاصیت : مالیدن آب و افشره اش ورم ها را فرو نشاند. سر : شکوفه بیدمشک و بو کردن برگ آن باد ...
خلاف البلخی به فارسی بیدمشک نامند و در شام شاه بید و در روم بهرامج . ماهیت آن: درخت آن شبیه به درخت بید ساده و از آن کوچکتر و بر گ ان از آن نازک تر ...
خمان : آقطی : کشمش کولی به فتح خا و میم و الف و نون لغت نبطی است و به عربی رقعا نامند و به یونانی اقطی . ماهیت آن : دو صنف میباشد کبیر و صغیر . کبیر ...
در ذرب به سبب ضعف معده غذا نیک نگوارد و بدان سبب رطوبت ها در معده گرد آید و قوت دافعه معده آن را دفع کند و تبدیل به اسهال شود.
بنفسج به فتح با و نون و سکون فا و فتح سین مهمله و جیم معرب از "بنفشه" فارسی است و به عربی فرفیر و ب ه یونانی ابرو نامند . ماهیت آن : گیاهی است بلند ...
بسفایج به فتح با و سکون سین مهمله و فتح فا و الف و کسر یا ی مثناة تحتانیه و جیم به عربی اضراس الکلب و ثاق الحجر و تشمیز و به یونانی بولودیون یعنی کث ...
انجره یا گزنه به فتح همزه و سکون نون و ضم جیم و فتح را ی مهمله و ها لغت فارسی است به عربی قریض و به لغت دارالمرز کرنه و به ترکی کجیت و به هندی انتکن ...
تودری به ضم تا و سکون واو و فتح دال و کسر را ی مهملتین و سکون یـا اسم فارسی است و به یونانی ار نمسید و بـ ه عربـی بـزرال خمخم و بزرالهوه و قصیصه و ب ...
خس به فتح خای معجمه و تشدید سین مهمله به فارسی کاهو و به ترکی خاس نامند. ماهیت آن : نباتی است معروف بستانی و برّی میباشد بستانی دو صنف است یک صنف ب ...
اهلیلج به کسر همزه و سکون ها و کسر لام و سکون یا و فتح لام و جیم معرب هلیله فارسی است به هندی هروهره نامند . ماهیت آن : ثمر درخت هندی است درخت آن ع ...
اهلیلج اسود که اهلیلج هندی نامند و قبل ذکر یافت . بهترین آن آنست که سیاه صلب بی دانه سنگین فاسد نشده باشد . طبیعت آن : در وسط اول سرد و در دویم خشک ...
محقق و پژوهشگر طب سنتی
◄انیسون به فتح همزه و کسر نون و سکون یا ی مثناة تحتانیه و ضم سین مهمله و سکون واو و نون به عربی بزرالرازیانج الرومی و الرازیانج الشامی و حب الحلوه و ...
◄کاشم به فتح کاف و الف و کسر شین معجمه و میم لغت عربی است و گفته اند لغت فارسی است و به یونانی قنالیون و لیفستیقون ساسالیو لیفطیغون و به سریانی نیلی ...
◄اثلق به فتح همزه و سکون ثای مثلثه و فتح لام و قاف اسم عربی فنجنگشت است و ذوخمسۀ الاوراق و ذوخمسه اجنحه نیز نامند و به یونانی اغنیس یعنی طاهر و پاک ...
ابراهیمیه ماهیت آن : آشی است مرکب مانند زیرباج که حوایج آن ادویه حاره و قدری عود باشد که در کرباسی بندند و در دیگ اندازند و قند و بادام با گلاب حل کن ...
◄لسان الحمل به فتح حا ی مهمله و میم و لام لغت عربی است و دیسقوریدوس آن را کثیرة الاضلاع و ذوسبعۀ الاضلاع نامیده و به فارسی بارتنگ و به ترکی باغ پربا ...
◄ابوقانس به فتح الف و ضم باء و سکون واو و فتح قاف و الف و کسر نون و سین مهمله لغت یونانی است و ابوقاوس و اوقاس نیز گویند و معروف به اسم غاسول رومی ا ...
◄ابهل به فتح همزه و سکون بای موحده و ضم ها و سکون لام و به کسر اول و ثالث نیز آمده قسمی از سرو کوهی است که آن را عرعار و عرعر و به یونانی براثی وار ...
◄مرزنجوش یا مرزنگوش به فتح میم و سکون را و فتح زای معجمه و سکون نون و ضم جیم و سکون واو و شین معجمه معرب مرزنگوش فارسی اسـت و بـه عربی سرمق و عنقر ب ...
◄وج به فتح واو و جیم و آن را عودالوج و به یونانی اقورون و به فارسی "اگیر ترکی" و به هندی بچه نامند . ماهیت آن: نباتی است که در قوت قریب بـ ه ایرسـا ...
◄هریسه به فتح ها و کسر را و سکون یای مثناة تحتانیه و فتح سین مهملـه و ها . ماهیت آن : از اغذیه مشهوره اسـت مصـنوع از لحـوم و حبـوب درهم پخته و بهتر ...
◄نیلوفر به کسر نون و سکون یای مثناة تحتانیه و ضم لام و سـکون واو و فتح فا یرا و مهمله از نیلوپهل هندی است زیرا که نیـل بـ ه زبـان هندی ه ب معنی آب و ...
نارجیل معرب نارگیل : جناب عقیلی خراسانی در مخزن الادویه باب درمان لاغری فرموده : نارگیل را در شیر بپزید و با مغز بادام پوست کنده و نشاسته و شکر شیرین ...
شاهسفرم به فتح شین و الف و فتح ها و کسر هـا نیـز آمـده و سـکون سـین مهمله و فتح فا و رای مهمله و میم معرب شاهسپرم فار سـی اسـت به معنی سلطان الریاحی ...
◄لسان الثور به فتح ثا ی مثلثه و سکون واو و یرا مهمله لغت عربی است. به فارسی گاوزبان و به یونانی فو و به لاطینی بکلورم و به لغتی دیگر یرااجم و به هند ...
یعنی سترنده موی و آن دوایی را نامند که بیخ موی راست گرداند و آن را دفع سازد و یا آنکه سست کند که به آسانی کنده شود، مانند زرنیخ و نوره و سفیداب و خاک ...
جالی یعنی پاک کننده و آن دوایی را نامند که از شان آن تحریک رطوبات لزجه جاآمده و دفع آنها باشد از سطح عضو و فوهات مسامات مانند انزروت و ماءالعسل و هر ...
اکال یعنی خورنده عضو و آن دوایی را نامند که به سبب افراط قوت تحلیل و جلا نفوذی که دارد تفریق اجزاء جوهر عضو نماید. مانند زنجار
◄برسیاوشان به فتح با و کسر را و سین مهملتین و فتح ییا مثناة تحتاینه و الف و فتح واو و شین معجمه و الف و نون لغت یونانی است به معنی دواءالصدر و به عر ...
برنجاسف به کسر با و را ی مهمله و سکون نون و فتح جیم نیوانی ارطیه ماسیا و به عربی سو لای و به فارسی بومادران و به شیرازی برتراسک نامند . ماهیت آن : ...
عصاره سنای مکی است که از آن قرصها سازند به جهت رفع اورام بغایت نافع است.
به کسر صـاد و سـکون بـا و را ی مهملـه و بـ ه فـتح اول و کسـر ی دوم نیز آمده و آن را صبارا نیـز نامنـد لغـت عربـی اسـت و بـ ه سریانی علوی و ب ه یونانی ...
به ضم حا و سکون را ی مهملتین و فتح میم و سکون لام و به فتح و کسر حا نیز آمده لغت سریانی است و به فارسی اسپند نامند . ماهیت آن : نوعی از سداب کوهی اس ...
حمول یا شیاف حمول بیخ اسفند یا حرمل با روغن ایرسا مفتح افواه عروق و خون بواسیر است.
یعنی سفیدی مو. مدام که خون بدن چربو غلیظ و تیز و لزج است، موی سیاه می باشد و هر گاه به مائیت می گراید، سپیدی مو روی می نماید، پس اگر سبب مائیت خون ضع ...
دوای ملین : آنست که تأثیر آن از آن هم ضعیفتر باشـد و همچنان متشبث به اخلاط و رطوبات موجوده حاضره در معـده و امعا و حوالی آنها گشته دفع گرداند و با آ ...
دوای مسهل * آنست که تأثیر آن به آن مشابه نباشـد بلکـه در هر فعل از آن اندک ضعیفتر باشد و محتاج به اصلاح بسیار نباشد، مانند سناء مکی و تربد و هلیلجات ...
دوای مسهل ذوالخاصیه آنست که تأثیر آن به کیفیـت و صورت هر دو باشد و با آن نیز قوت مسهله بود در کمال قوت و شدت تأثیر و برای کسر قوت محتاج به اصلاح و ت ...
غذای دوای سمی : آنست که تأثیر آن به مـاده و کیفیـت و صورت هر سه باشد و بعد تـأثیر و تـأثر بـا حصـول غـذا ییت و کیفیتی غالب احداث سمیت نماید مانند لحو ...
غذای سمی آنست که تأثیر آن به مـاده و صـورت هـر دو باشد و بعد از فعل و انفعال با حصول تغذیه بـه دسـتور مسـطور احداث سمیت نماید و امثال این در خارج کم ...
دوای سمی آنست که تأثیر آن به کیفیت و صورت نوعیـه هر دو باشد و بعد از تأثیر و تأثر با حصول اثـر سـمیت احـداث کیفیتی غالب بر کیفیت اصلی بدن نماید مانن ...
سم مطلق آنست که تأثیر آن در بدن مخالف و ضد تأثیر فادزهر باشد و به زودی بلامهلت حرارت غریزی و ارواح و قـوا را فاسد و فانی سازد و فرصت فعل و انفعال ند ...
دوای ذوالخاصیه آنست که تأثیر آن به کیفیت و صـورت هر دو باشد، مانند فادزهر حیوانی و جدوار و حب الغـار کـه بـا وجود تریاقیت و دفع سمیت و اذیت سم احداث ...
غذای ذوالخاصیه آنست که تأثیر آن بـه مـاده و صـورت هر دو باشد اما ماده غالب بـه نحـو مـذکور از فعـل و انفعـال و تأثیر و تأثر مانند روغن گوسفند و گاو ...
مقدار شربت اجّاص تا نیم رطل یعنی ۴۵ مثقال بدل آن تمر هندی است. صمغ آن را که صمغ فارسی نامند گرم تر از صمغ عربی و یبوستش کمتر از آن و سرفه را نافع و ...
اجّاص ( آلو سیاه و زرد ) طبیعت: سیاه به کمال رسیده صادق الحلاوت آن سرد در اول و تر در دویم و مز یعنی زرد میخوش آن سرد در وسط دویم و تر در آخر آن و آ ...
ذوالخاصیه آنست که تأثیر آن در بدن به کیفیتی و امـری ورای کیفیات و امور ظـاهره حسیه و وهمیـه باشـد بلکـه بـه مناسبتی و امری بسیار لطیف دقیق خفی مانن ...