A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

news: The word's true origin is unknown, ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fleshlight: وسیله جنسی برای آقایان Shaped like ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سلول بنیادی: STEM CELLS سلول بنیادی یا یاخته بن ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conjunction: جزء قیدی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stick with: He should just stick with track and ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

deserted: Dessert میشه دسر Desert میشه بیابان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

whitewash: ماسمالی کردن - ماله کشی کردن ولی ما ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

granary: انبار غله a building in which grai ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

granary: انبار غله a building in which grai ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

crenulated: Crenulated wall : دیوار مُضَرَّس ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crenulated: Crenulated wall : دیوار مُضَرَّس ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

barrack: 1 ) a building or set of building ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

barrack: 1 ) a building or set of building ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mercenary: N / Adj مزدور ( خائن به لشکر و کشور ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

armory: زرادخانه - اسلحه خانه ( جایی که سلا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

armory: زرادخانه - اسلحه خانه ( جایی که سلا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gatehouse: a small building near a gate at the ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gatehouse: a small building near a gate at the ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turret: noun [count] 1 : a small tower on a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

guild: اتحادیه - اجتماع noun [count] : � ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mangonel: a military engine formerly used to ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ballista: an ancient military engine often in ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

stable: N : اصطبل ( محل نگهداری اسب ها ) A ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tunneler: someone that digs a tunnel ( = a lo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tunneler: someone that digs a tunnel ( = a lo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smelt: Melting and smelting are two differ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

drawbridge: noun HISTORICAL 🔴a bridge, especia ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

TAR: قییییییر noun [count, noncount] 1 ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

brazier: noun [count] 1 : a container for ho ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brazier: noun [count] 1 : a container for ho ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

moat: noun [count] : a deep, wide ditch ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stockpile: noun [count] : a large supply of so ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

apothecary: noun [count] : a person who prepar ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gallows: چوبه ی دار - دار توجه کنید s برای خ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snort: ۱. خرناس کردن - شیهه کردن - صفیر کش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fool: You damn fool : تو، ابله تمام عیار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

knave: 🔴1: a tricky deceitful fellow 🔴2: ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knave: 🔴1: a tricky deceitful fellow 🔴2: ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

varlet: همون knave هستش 1 a : ATTENDANT, ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

varlet: همون knave هستش 1 a : ATTENDANT, ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

peasant: ۱. آدم بی سواد و فقیر و کودن ۲. کشا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oaf: noun [count] : 🔴a stupid or awkwa ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

orchard: 🔴 An orchard is an intentional pla ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hovel: noun [count] : a small, poorly bui ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hovel: noun [count] : a small, poorly bui ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cathedral: Chapel میشه مینی کلیسا Church میشه ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well: Well نقش های بسیار زیادی داره تو ان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cesspit: Cesspool هم میگن در امریکنگ cesspit ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cesspit: Cesspool هم میگن در امریکنگ cesspit ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stocks: ۱. سهام ۲. وسیله شکنجه در قدیم که ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

spike: noun 1 [count] : a long, thin rod ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

burning: Burning corpse : لاشه ی مشتعل ( شعل ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

dungeon: noun [count] : a dark underground ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gibbet: an upright post with a projecting a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chopping block: Chopping board میشه تخته گوشت - تخت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chopping block: Chopping board میشه تخته گوشت - تخت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dunk: Verb ۱. فرو کردن سر یک فرد زیر آب ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

maypole: 🔴a painted pole, decorated with fl ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

communal: به نظر من عام المنفعه و همگانی براش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shrine: A shrine ( Latin: scrinium "case or ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bakery: noun [count] : a place where bread ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

brewery: noun [count] 1 : a place where beer ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

mill: آسیاب Watermill : آسیاب آبی Windmi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inn: noun [count] 🔴1 : a house usually ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

slinger: سنگ انداز ( در قدیم و در جنگ ها این ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

assassin: Killer Hitman Murderer Assassin Sla ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

knight: ۱. شوالیه ۲. اسب ( در شطرنج ) ۳. ش ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

swordsman: شمشیر زن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

swordsman: شمشیر زن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

pikeman: noun HISTORICAL 1. the keeper of a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crossbow: کمان زنبورکی کراس بُ کمان زنبورکی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

mace: Mace : گُرز Club : چماق Baseball ba ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mace: Mace : گُرز Club : چماق Baseball ba ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

spearman: نیزه دار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

archer: Archer : تیر انداز Archery : تیر ان ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fire thrower: آتش انداز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

horse archer: کماندار اسب سوار

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

metal armor: Metal Armor : زره فلزی Leather Armo ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fire ballista: بالیستای آتشین نوعی منجنیق تیر اندا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ladderman: نردبان دار

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

siege: محاصره - احاطه noun 1 : 🔴 a situa ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

siege tower: برج محاصره A siege tower or breac ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

siege tower: برج محاصره A siege tower or breac ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

portable shield: سپر قابل حمل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

portable shield: سپر قابل حمل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

battering ram: دِژ کوب برای شکست درِ قلعه در زمان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

battering ram: دِژ کوب برای شکست درِ قلعه در زمان ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wheat: Wheat : گندم Barley : جو Rye : چاود ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hops: Hops are the flowers ( also called ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ale: noun 🔴 : an alcoholic drink that i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ale: noun 🔴 : an alcoholic drink that i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

woodcutter: هیزم شکن - چوب بُر - درخت انداز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

woodcutter: هیزم شکن - چوب بُر - درخت انداز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lumber: Lumber : الوار Firewood : هیزم Timb ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

promissory note: پرا مِ سُری سفته توضیحات فارسی وی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ration: RATIO و RATION این دو معانی مختلف د ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

extra ration: سهمیه و جیره اضافی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

extra ration: سهمیه و جیره اضافی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intoxication: Intoxicate : مست و نشئه کردن Intoxi ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

processing: Food processing : فرآوری مواد غذایی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

briefing: an act or instance of giving precis ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

uncaged: Cage اسم و فعله : قفس در قفس کردن - ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ditch: ۱. گودال آب ۲. پیچوندن - قال گذاشت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

quarry: معدنِ سنگ شکار - صید استخراج کردن م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

knock on wood: Touch wood Knock on wood بزنم به تخ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

iron mine: معدن آهن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

iron mine: معدن آهن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oil platform: سکوی نفتی سکوی نفتی یا سکوی حفاری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

gas rig: دکل و سکوی گازی Gas platform

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gas rig: دکل و سکوی گازی Gas platform

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دکل برق: Pylon, ( Greek: “gateway” ) , in mo ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دکل برق: Pylon, ( Greek: “gateway” ) , in mo ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

telecommunications tower: دکل یا برج مخابراتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

telecommunications tower: دکل یا برج مخابراتی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pitch rig: سکوی قیر - دکل قیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pitch rig: سکوی قیر - دکل قیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dairy farm: مزرعه لبنی - مزرعه گاوداری - مزرعع ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dairy farm: مزرعه لبنی - مزرعه گاوداری - مزرعع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stretching rack: The rack is a torture device consis ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stretching rack: The rack is a torture device consis ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smiths: List words ending with SMITH - full ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

smiths: List words ending with SMITH - full ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

workshop: noun [count] 1 : a place where thin ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

deselect: Cancel a choice حذف کردن انتخاب شده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deselect: Cancel a choice حذف کردن انتخاب شده ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

disband: verb 🔴 : ( to end an organization ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stand ground: to refuse to change your opinion or ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

patrol: ۱. گشت ( سَرَک کشیدن به قسمت های مخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

patrol car: noun [count] : a car that is used ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

patrol car: noun [count] : a car that is used ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

petrol: noun [noncount] 🔴 US : a liquid ma ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

outpost: noun [count] 🔴 1 : a large militar ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ford: noun [count] : a shallow part of a ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

shrub: Bush : بوته Shrub : درختچه - بوته م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

shrub: Bush : بوته Shrub : درختچه - بوته م ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cherry palm: نخل گیلاسی با نام Pseudophoenix sar ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cherry palm: نخل گیلاسی با نام Pseudophoenix sar ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

palm: ۱. کف دست ۲. درخت نخل نخل انواع مخ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

scrub: ۱. روپوش گشاد اعضای بیمارستان که مع ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

prairie: تلفظ : پرِ ری این مکان خیلی با بوفا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

oasis: این واژه یکی از کلمات مورد علاقه ی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

oasis grass: چمن واحه ای Oasis : Isolated sourc ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

oasis grass: چمن واحه ای Oasis : Isolated sourc ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

boulder: noun [count] : a very large stone ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

boulder: noun [count] : a very large stone ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

driven sand: شن روان - ماسه روان بعضی اوقات پا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

driven sand: شن روان - ماسه روان بعضی اوقات پا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lower: Raise و lower نقطه مقابل هم هستن R ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sea gull: Seagull : مرغ دریایی ( نسخه ی دریای ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

play around: Kids love Playing around : بچه ها ع ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

immunity: ایمنی - مصونیت - معافیت Immunity f ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

wandering: این کلمه با اضافه کردن ing به فعل w ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cuddly: صفت هست ADJECTIVE بغل کردنی - راحت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

crowding: ازدحام جمعیت - ازدحام

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

waves army: The United States Naval Reserve ( W ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

waves army: The United States Naval Reserve ( W ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

battalion: بِ تَ لی یِن گُردان A battalion i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

battalion: بِ تَ لی یِن گُردان A battalion i ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ranger: ۱. جنگل بان - محیط بان - نگهبان پار ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sound barrier: دیواره ی صوتی در هوانوردی، دیوار ص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sound barrier: دیواره ی صوتی در هوانوردی، دیوار ص ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

supersonic speed: Supersonic : مافوق صوت Supersonic s ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aircraft: هواگرد هواگرد به هر وسیله ای گفته م ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

craft: وقتی پسوند باشه کلمات مستقلی را میس ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

warcraft: ✳the art of war 1 : the art of war ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weapon: جنگ افزار - سلاح - اسلحه سِلاح یا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

chemical weapon: جنگ افزار شیمیایی - سلاح شیمیایی ج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chemical weapon: جنگ افزار شیمیایی - سلاح شیمیایی ج ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

intercontinental: Intercontinental ballistic missile ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intercontinental: Intercontinental ballistic missile ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cruise missile: سامانه موشکی کروز ( به انگلیسی: Cru ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cruise missile: سامانه موشکی کروز ( به انگلیسی: Cru ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

satellite image: تصویر ماهواره ای

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

satellite image: تصویر ماهواره ای

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

turbine: تِر باین توربین

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

plasma: پلَز ما پلاسما noun 1 [noncount] ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lightning strike: اصابت صائقه

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lightning strike: اصابت صائقه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

breaking sound barrier: شکستن دیوار صوتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breaking sound barrier: شکستن دیوار صوتی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

home front: the sphere of civilian activity in ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ethereal: آسمانی - ملکوتی - بهشتی adjective ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sadhu: مرتاض که البته fakir هم میگن بهش ول ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sadhu: مرتاض که البته fakir هم میگن بهش ول ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

carnage: کشتار ، خونریزی ، کشتن مردم noun [n ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bloodshed: خونریزی و کشتار و قتل noun [noncou ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ramses: Egyptian pharaoh of the Nineteenth ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ramses: Egyptian pharaoh of the Nineteenth ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pharaoh: Pharaoh : فرعون ( فِ رُ ) Pharaoni ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trimmer: Trimmer : ماشین اصلاح - ماشین ریش ت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

foam: فوم noun [noncount] 1 : a mass of s ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foam: فوم noun [noncount] 1 : a mass of s ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grooming: His dad's mustache grooming routine ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

enlisted: داوطلب خدمت سربازی، نامنویسی کرده د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

enlisted: داوطلب خدمت سربازی، نامنویسی کرده د ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

airman: noun [count] : a member of the air ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

airman: noun [count] : a member of the air ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

marine: [count] : a member of the U. S. Ma ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

united states armed forces: نیروهای مسلح آمریکا : ARMY : Recr ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

united states armed forces: نیروهای مسلح آمریکا : ARMY : Recr ...

٨ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S