A L C Y O N E U S - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

你他妈的: FUCK YOU 去你妈的吧

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

vaginal delivery: زایمان واژینال ( طبیعی ) A vagina ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vaginal delivery: زایمان واژینال ( طبیعی ) A vagina ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

c section: Caesarean section Caesarean sectio ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

childbirth: زایمان - وضع حمل 🔴 the act or pro ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

childbirth: زایمان - وضع حمل 🔴 the act or pro ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caesarean section: Other names : C - section, cesarea ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

caesarean section: Other names : C - section, cesarea ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پهپاد: D R O N E پرنده / هدایت / پذیر / از ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

lingerie: لان ژِ رِی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ithaca: شهری در ایالت نیویورک ای ثِکا E. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ithaca: شهری در ایالت نیویورک ای ثِکا E. ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gringo: informal offensive : a foreign per ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

mojito: مُ هی دُ a cocktail consisting of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

asthma: اَزما ( تلفظ ) بیماری آسم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

LMAO: ■LMAO : Laughing My Ass Off ■LOL : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

bbs: ■ BBS Be Back Soon ■ BRB Be Right ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bbs: ■ BBS Be Back Soon ■ BRB Be Right ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

she is expecting: She is expecting a baby یعنی she is ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

she is expecting: She is expecting a baby یعنی she is ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heroin: هِرُ اِن Heroin هروئین ( ماده مخدر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

why are you so pissed off: ? Why are you so angry

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

why are you so pissed off: ? Why are you so angry

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that hits the spot: This is what i needed

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that hits the spot: This is what i needed

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

let's catch up: Let's catch up today یعنی let's mee ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lake: a large area of water that is surro ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

cliff: پَرتگاه به صخره هایی اطلاق می شود ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

coast: COAST : کناره BEACH : ساحل Beach ه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

butte: تختال یا بیوت ( به انگلیسی: Butte ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butte: تختال یا بیوت ( به انگلیسی: Butte ) ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

glorious: It's a Glorious Feeling honestly : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

vegetation: 🔴plants in general : plants that c ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

interrupt: Never Interrupt Your Enemy When He' ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grammatical structure: ساختار دستوری - ساختار گرامری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grammatical structure: ساختار دستوری - ساختار گرامری

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

resemble: 🔴 ( to look or be like ( someone o ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

paternity test: تست تعیین هویت ( پدری ) یا تست مشخص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

paternity test: تست تعیین هویت ( پدری ) یا تست مشخص ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have a lot in common: It sounds like we have a lot in com ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

psychoactive drug: داروی فعال کننده روان یا روان انگیز ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

modern science: علم نوین - علم جدید - علم مدرن که د ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

modern science: علم نوین - علم جدید - علم مدرن که د ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make decision: Make decision is the common form us ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make decision: Make decision is the common form us ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

observatory: رصدخانه 🔴a special building for ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

keen: ۱. مشتاق ۲. تیز ( بُرنده ) ۳. تیز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

verge: ( The country is on the verge of co ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

snake eyes: تخته نرد ( جفت یک )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

snake eyes: تخته نرد ( جفت یک )

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ashtray: a small receptacle for tobacco ash ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crows feet: Crow's Feet : چین و چروک گوشه چشم

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

debt collector: A debt collector is a company or ag ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tahiti: Tahiti is the largest island in Fre ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tahiti: Tahiti is the largest island in Fre ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

groomsman: جمعش میشه Groomsmen

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hen party: 🔴a party for a woman who is going ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hen party: 🔴a party for a woman who is going ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

skimpy: 🔴article of clothing thats hoochie ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

heart sinking: Definition of sinking heart : : gr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

astrophysics: اختر فیزیک the scientific study of ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

gotta: ■ GOTTA : got to ■ GONNA : going ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sketchbook: A sketchbook is a book or pad with ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sketchbook: A sketchbook is a book or pad with ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

tongue twister: با یه مثال پرونده رو ببندیم : Can ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

apprehensive: adjective [more apprehensive; most ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ist: Indian Standard time

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

trust issue: مشکل اعتماد به دیگران It is my soc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

trust issue: مشکل اعتماد به دیگران It is my soc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

running away: فرار کردن ?? What are you running ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

as best: به بهترین شکل و حالت We will suppor ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in response: در پاسخ به - در جوابِ Elon Musk, t ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in response: در پاسخ به - در جوابِ Elon Musk, t ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

■jordan mcewen: Jordan Mcewen ( born November 4, 20 ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

■jordan mcewen: Jordan Mcewen ( born November 4, 20 ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

forecast: to say that ( something ) will happ ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm off to bed: معنیش میشه میرم بخوابم I'm going to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm off to bed: معنیش میشه میرم بخوابم I'm going to ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

i'm broke: I don't have money

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

hit me up: Give me a call or message / contact ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

broken: I'm broken : غمگینم - ناراحتم I'm b ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

beats me: B E A T S M E = I D O N T K N O W

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

andromeda: اَن درا مِدا کهکشان همسایه ی کهکشا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

andromeda: اَن درا مِدا کهکشان همسایه ی کهکشا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all ears: سراپا گوش بودن Everyone has a stor ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regenerate: to grow again after being lost, dam ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

regenerist: Regenerist mask : ماسک احیا کننده ( ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

facial treatment: FACIAL TREATMENT : درمان پوستی و مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

facial treatment: FACIAL TREATMENT : درمان پوستی و مر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

facial: ■ Adjective 🔴 of or relating to a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's fine by me: از نظر من خوبه - از نظرم مشکلی ندار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

that's fine by me: از نظر من خوبه - از نظرم مشکلی ندار ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ravage: formal : to damage or harm ( someth ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

integral: دوستمون به integral part اشاره کردن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

BOD: اشاره داره به body یعنی بدن به صورت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

BOD: اشاره داره به body یعنی بدن به صورت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proportion: تناسب The body proportions are pre ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rattlesnake: Rattle : جَغجَغه Snake : مار Rattle ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hats off: hats off ( to someone ) A phrase us ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reluctantly: از روی بی میلی - Unwillingly - غیر ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what are you up to today: What are you doing? میخوای چیکار ک ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what are you up to today: What are you doing? میخوای چیکار ک ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how cool: چه باحال - چه خفن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

how cool: چه باحال - چه خفن

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

what's it like: چجوریه - چه شکلیه ? What's it like ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what do you do for fun: برای تفریح چیکار میکنی ؟ همون سوالی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

what do you do for fun: برای تفریح چیکار میکنی ؟ همون سوالی ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give a hand: ?How about you Halloween outfit? Ca ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

half up: When i put my hair half up i kind o ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

half up: When i put my hair half up i kind o ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dominated: مغلوب - تحت فرمان - تحت سلطه - مورد ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

this way: اینطوری - بدین شکل و صورت - این مدل ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

give or take: وقتی در مورد یک تاریخ یا زمان مطمعن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

species: noun [count] 1 biology : a group of ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wish you a nice day: روز خوبی داشته باشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wish you a nice day: روز خوبی داشته باشی

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wish you luck: I'm studying computer science Wis ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

understandable: قابل فهم - درک کردنی - فهمیدنی Sel ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aside from: گذشته از - سوای - به جز Asians are ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reduction: Reduce : کاهش داشتن - کم کردن Reduc ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ivf: In vitro fertilisation ( IVF ) is o ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

incestuous: Of incest/ related to incest For e ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

addictive: اعتیاد آور - معتاد کننده causing a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

regret: I regret nothing : از هیچی پشیمون ن ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unable: ناتوان - چیز یا کسی که قادر نیست - ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

standing offer: If the offer's still standing i wou ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

standing offer: If the offer's still standing i wou ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

byzantine empire: بِزِن تاین امپراطوری روم شرقی The ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

byzantine empire: بِزِن تاین امپراطوری روم شرقی The ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hanzo hasashi: Scorpion is a fictional character i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hanzo hasashi: Scorpion is a fictional character i ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

angler: 🔴a person who catches fish for ple ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

break habit: Breaking the habit یعنی ترک عادت

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

give it a try: امتحانش کن - یه امتحانی بزن - یه آز ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

RC: Radio controlled مثلا Radio - contr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dumpster diving: Dumpster diving is salvaging from l ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blogging: Blogging refers to writing, photogr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

trade mark: noun [count] 1 : something ( such a ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how is your day going on: روزت چطور پیش میره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

how is your day going on: روزت چطور پیش میره

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invent: اختراع کردن ? What do we say about ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

larceny: 🔴 law : the act of stealing someth ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

larceny: 🔴 law : the act of stealing someth ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

grand larceny: noun [noncount] US law : the crim ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

grand larceny: noun [noncount] US law : the crim ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

petit larceny: noun [noncount] US law : 🔴 the cr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

petit larceny: noun [noncount] US law : 🔴 the cr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

first degree murder: قتل درجه اول قتل های درجه یک و دوم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

first degree murder: قتل درجه اول قتل های درجه یک و دوم ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

discharge: بکی از معانیش میشه شلیک کردن یک سلا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aggravated: Aggravated : 🔴always used before a ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

armed robbery: ■ A R M E D R O B B E R Y : سرقت مس ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

second degree murder: قتل درجه دو اشتباهه که بگیم قتل غیر ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

manslaughter: noun [noncount] law : 🔴the crime ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

cannabis: شاهدانه a drug ( such as marijuana ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cannabis: شاهدانه a drug ( such as marijuana ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

count: در مسائل حقوق و law معنی فقره هم می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

possession: ( Possession of stolen goods ( prop ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conspiracy: Conspiracy to commit murder : توطئه ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

aka: He is Dwayne johnson aka the rock م ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

never better: ?? You aight Never better : بهترین ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

weapon of mass destruction: سلاح کشتار جمعی - جنگ افزار کشتار ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

weapon of mass destruction: سلاح کشتار جمعی - جنگ افزار کشتار ج ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

PM: سوال بر انگیزترین چیز در مورد am و ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

crusade: Crusade : any one of the wars that ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

proudly presents: با افتخار نقدیم میکند - با افتخار ا ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

proudly presents: با افتخار نقدیم میکند - با افتخار ا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

king prawn: Prawn is a common name for small aq ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

king prawn: Prawn is a common name for small aq ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

predefined: از پیش تعیین شده - از پیش تعریف شده ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

sour orange: نارنج و خود orange به تنهایی یعنی پ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sour orange: نارنج و خود orange به تنهایی یعنی پ ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

branch: شعبه Niavaraan branch : شعبه نیاورا ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lemon omani: This deliciously sour fruit is used ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lemon omani: This deliciously sour fruit is used ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

contagious: کِن تِی جِس

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coming up: داره میاد - نزدیکه - به زودی فرا می ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ethics: علم اخلاق

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

linguistics: علم زبان شناسی Ics رو هر وقت میبینی ...

١٠ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

acid attack: اسیدپاشی مثال : An acid attack sur ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

acid attack: اسیدپاشی مثال : An acid attack sur ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

skydive: SKYDIVING : the sport of jumping fr ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

altitude: ممکنه این دوتا رو باهم اشتباه بگیری ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hellenism: Collegiate Definition 1: GRECISM se ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hellenism: Collegiate Definition 1: GRECISM se ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

socrates: سقراط تلفظ : ساک رِ تیز Socratic ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

socrates: سقراط تلفظ : ساک رِ تیز Socratic ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hippocrates: بقراط هِپاک رِت ( د ) یز Homosexu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

hippocrates: بقراط هِپاک رِت ( د ) یز Homosexu ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

plato: افلاطون پِ لِی دُ PLATONIC پِلِ ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

plato: افلاطون پِ لِی دُ PLATONIC پِلِ ت ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

avicenna: پورسینا ( ابو علی سینا ) که در سال ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gulliver: گالیور تلفظ : گالِوِر سفرهای گالیو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gulliver: گالیور تلفظ : گالِوِر سفرهای گالیو ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

aristotle: ارسطو تلفظ : اِرِس تا دُل تل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

aristotle: ارسطو تلفظ : اِرِس تا دُل تل

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

isaac newton: تلفظ isaac : آی زِک تلفظ Newton : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

isaac newton: تلفظ isaac : آی زِک تلفظ Newton : ...

١٠ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nikola tesla: نیکِلا تِسلا

١٠ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

nikola tesla: نیکِلا تِسلا

١٠ ماه پیش

مدال‌های A L C Y O N E U S