تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مفهوم کلمه once معمولا در داستان ها ( یه زمانی یا روزگاری ) می باشد و معمولا در شروع داستان می اید For example There was once a very big spider زم ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

میدان مین گذاری شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مزدور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

چریکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

باد زن برقی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

با بیباکی، بدون ترس و دلهره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

( Noun ) مسافرخانه، مهمانخانه، کاروانسرا، منزل، درمسافرخانه جا دادن، مسکن دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

those smugglers are armed and dangerous آن قاچاقچیان مسلح و خطرناک هستند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

his adroitness in solving problems مهارت او در حل مسائل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

they badgered him with questions او را سؤال پیچ کردند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

the realm of science قلمرو علم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

wild animals abound in Africa در افریقا حیوانات وحشی فراوان است.