ترجمه‌های امیررضا باقرزاده (٥)

بازدید
٧٩
تاریخ
٤ سال پیش
متن
There were no vacant rooms at the hotel.
دیدگاه

در هتل اتاقی خالی نبود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The streets were vacant after midnight.
دیدگاه
٥

خیابان ها بعد از نیمه شب خالی بودند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
The shelves in the store were vacant after the sale.
دیدگاه

پس از فروش قفسه های فروشگاه خالی بود

تاریخ
٤ سال پیش
متن
She becomes jealous when her mother kisses and holds the new baby.
دیدگاه

او وقتی مادرش کودک تازه را ببوسد و نگه دارد حسادت میکند

تاریخ
٤ سال پیش
متن
He abandoned his family and moved far away.
دیدگاه

او خانواده ی خود را رها کرد و بسیار دور شد