پیشنهادهای Amirhosein Meshkini (١٩)
[معماری ایرانی] پُشتِ بغل، فضای مثلثی شکلی که در دو کناره ی بالای طاق شکل می گیرد.
املای این واژه اشتباه است. املای صحیح: Inadvertently ( حرف T دوم از قلم افتاده است )
گاهی به معنی �خو گرفتن� نیز استفاده می شود
[فیزیک حالت جامد] شیشه ی اسپین، مجموعه ای از ماده که جهت بردار تکانه ی زاویه ای ذاتی ( اسپین ) اتم های آن به شکلی تصادفی به سمت بالا یا پایین قرار گ ...
{صفت} به هم زننده، مُخل
مسئله ی حل شده، چیزی که کاملاً شناخته شده باشد، بدون معما
چکش خواری
نام سیم پنجم در سازِ تار
گاهی اوقات به معنی �نامعتبر� نیز استفاده می شود
واژه ی مصوب فرهنگستان: بَرخال
گرایشات متعارض، تمایلات متضاد یا ناسزگار. ( نباید به معنی رقابت ترجمه شود )
مُچاله
chaperone معمولا در نوشتار آمریکایی بکار می رود، chaperon معمولا در نوشتار انگلیسی بکار می رود
رشد معکوس، انحطاط، کوچک شدن، افول، مسخ نمونه در جمله: . Flowers don't ungrow into seeds
به چیزی چسبیدن و آویزان ماندن، آویخته شدن
فیزیک حالت جامد: ریزحالت
توجه داشته باشید که املای صحیح این کلمه reinforce است.
کُردی خرکی به کعبه گم کرد در کعبه دوید و اشتلم کرد نظامی، لیلی و مجنون