تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بازداری مشتق شده از deter : بازداشتن، مانع شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

توی پزشکی ( medical ) : مطالب مرتبط با ارتوپدی: sprain دقیقا به معنی "پیچ خوردگی مفصل" هست. یعنی پارگی رباط ها ی مفصل strain دقیقا به معنی "کشیدگی" ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠٣

توی پزشکی ( medical ) : در مطالب مرتبط با ارتوپدی strain دقیقا به معنی "کشیدگی" و" رگ به رگ شدگی" هست که هر دو مترادف اند. یعنی کشیدگی عضله یا تاندو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

e. g: the rate at which man disturbs the balance of nature have destructive outcomes مثال: سرعتی 'که با آن' بشر، تعادل طبیعت را مختل می کند پیامدهای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

به حساب آوردن در حساب آوردن در نظر گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مزایای مادی منافع مادی ( مالی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

معنای بالای صفحه قطعا غلطه "ادمین آبادیس اصلاح کنه معنی رو" تو بعضی دیکشنری های فارسی به غلط ( در اشتباه، مست و. . . ) معنی شده ولی دیکشنری های انگلی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسورات، مبالغ قابل کسر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

تداعی گر ( دقیق ترین معنی با توجه به جمله های نمونه، تداعی گره یا به فارسی: فراخوانش گر ) ( adj ) ( صفت ) مشتق شده از فعلِ evoke

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

در نقش اسم ( n ) : پرجزئیات/ دقیق/ پیچیده در نقش فعل ( v ) : پرجزئیات کردن/ با دقت شرح دادن/ دقیق توضیح دادن/ تشریح و تفصیل کردن ( معمولا به شکل el ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

گیاه ( طبی ) شناسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به طور ترسناک به طور مرعوب کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

contend for: رقابت کردن برای contend with/against : مبارزه کردن با، منازعه کردن با contend: ادعا کردن ( =assert ) ( منبع: دیکشنری آکسفورد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برانداز کردن ( کسی ) ( size up ( sbd برآورد کردن ( چیزی ) ( size up ( sth واجد شرایط ( چیزی ) شدن یا بودن، برابر شدن یا بودن با ( چیزی ) ( size up to ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مستعد برای، تمایل به، داشتن زمینه ی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

موضوع را پیش کشیدن، مسئله را بالا آوردن pose the question

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تصور کردن یک اندیشه، در نظر داشتن یک ایده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

در دسترس/قابل عرضه، در معرض/ دورانداختنی، یکبار مصرف