دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
( حمله، رقابت، مخالفت. . . ) جدی fierce fighting in the city fierce attack/opposition/criticism etc The government’s policies came under fierce atta ...
امیدوار باقی ماندن روحیه خود را حفظ کردن I helped him cheer up من کمکش کردم روحیه اش را حفظ کند من کمکش کردم امیدوار باقی بماند
( پرس غذا ) خیرمندانه ، سر پر Generous portion of rice . . . . . . . . . . Rich tea چای پر رنگ چای پر تخمه
پرس شانه با دمبل
پرس پشت گردن با هالتر ایستاده
جدیدترین ترجمهها
فروشنده متوجه شد که جذب کردن خانم های مسن آسان هست. / جذب کردن خانم های مسن برای فروشنده آسان بود
نیازی نیست به من بپری حمله کنی. تقصیر من نیست که تو کیف پولت را گم کردی.
ممکنه مستحق دریافت تخفیف مالیاتی باشید. ( استحقاقش را داشته باشید )
این تزئینات ظرافت و باریک بینی بی نظیری دارد
سگ هایی که از دور پارس می کنند، از نزدیک گاز نمی گیرند