پیشنهادهای فریدون (١٠)
١٩
٨ ماه پیش
٠
کله خراب
٩ ماه پیش
٠
I'm an acquired taste همینم که هستم
٩ ماه پیش
٠
to force someone or something out of a position or job: He resigned before he was elbowed out. به زور بیرون کردن/رفتن از یک موقعیت یا شغل عامیانه:د ...
٩ ماه پیش
٠
طب سنتی کار
٩ ماه پیش
٤
We've been intercepting radio transmissions شنود خطوط رادیویی
٩ ماه پیش
٠
Ancillary cost هزینه کمکی، اضافی
٩ ماه پیش
٠
هویت فرضی/ساختگی
٩ ماه پیش
٣
20 odd year ۲۰ و اندی سال
١٠ ماه پیش
٠
I'm here on my own dime. با خرج خودم اینجام
١٠ ماه پیش
٠
1. حس ششم، حس غریزی یک احساس یا پیش آگاهی شهودی ( درباره کسی یا چیزی ) که بر اساس شواهد ناچیز، ضعیف یا کلا وجود ندارد. An intuitive feeling or premo ...