تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کله خراب

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm an acquired taste همینم که هستم

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

to force someone or something out of a position or job: He resigned before he was elbowed out. به زور بیرون کردن/رفتن از یک موقعیت یا شغل عامیانه:د ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طب سنتی کار

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

We've been intercepting radio transmissions شنود خطوط رادیویی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Ancillary cost هزینه کمکی، اضافی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هویت فرضی/ساختگی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

20 odd year ۲۰ و اندی سال

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

I'm here on my own dime. با خرج خودم اینجام

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1. حس ششم، حس غریزی یک احساس یا پیش آگاهی شهودی ( درباره کسی یا چیزی ) که بر اساس شواهد ناچیز، ضعیف یا کلا وجود ندارد. An intuitive feeling or premo ...