تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تولید کردن . . ساختن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Exciting هیجان انگیز ، مهیج His job is really exciting

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آتش نشانی مثال جمله ای : After university I joined the fire service

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرحله

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی خود و بی جهت ، بدون هیچ دلیلی مثال: He uses his laptop everywhere for no good reason

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تحت تاثیر قرار دادن مثال : Technology has influenced the lives of people تکنولوژی زندگی افراد را تحت تاثیر قرار داده است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی خانمان مثال جمله ای : We should help the homeless people ما باید به افراد بی خانمان کمک کنیم

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی اعتیاد هست

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضربان قلب

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گشتن ، پرسه زدن