پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٤٥)
مخمصه
( چیز ) بی نقص ( آدم ) تراز اول
از کسی بازجویی کردن
هرگز عمرا
آدم حقیر آدم هیچی ندار آدم بی ارزش
رفتن جایی را ترک کردن
سفارش ( چیزی را ) لغو کردن حذف کردن، قید چیزی را زدن، بی خیال چیزی شدن
بزن قدش!
از همان ابتدا
آدم فرد
رستوران بی کیفیت
شک پنهانی ( فزاینده )
فرو دادن غذا به کمک نوشیدنی
از ابتدا
انعام ندادن کم انعام دادن
گران و مجلل
رستوران همبرگر برگری برگر فروشی
گامبو بشکه، خیلی چاق
اطلاع دادن خبر دادن
به حساب کسی بودن کسی را اذیت کردن
تا آخر خوردن تا آخر نوشیدن
غذای بی کیفیت
نظرت چیه. . .
آدم چاق آدم پرخور
عصبانی شدن ناراحت شدن
دماغ بزرگ
امکان نداره!
تمام کردن ( اجناس، پول. . . )
اذیت کردن دست انداختن
روزنامه مزخرف
مچ کسی را گرفتن سر بزنگاه کسی را دستگیر کردن
زیر تیغ جراحی رفتن عمل کردن
مچ گرفتن
از چرند گفتن دست کشیدن
ببین کی از راه رسید! ببین کی آمد!
پُرخوری کردن
تمام کردن به تازگی جایی را ترک کردن
به شدت بالا آوردن به شدت استفراغ کردن
تمام داستان کل ماجرا تمام اطلاعات
کاملا هشیار [مخالف مست]
توانایی کاری را داشتن موفق شدن
مشغول کاری بودن مشغول کاری مشکوک بودن
نشئه گیج و منگ
باهات موافقم
آدم مضطرب
به غذای درون یخچال حمله کردن تمام غذاهای درون یخچال را خوردن
با ملاحظه رفتار کردن مدبرانه رفتار کردن
با لگد بیرون کردن
بلند آروغ زدن
تلفن هم معنی میدهد. تلفن را برداشتن