علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جان به لب امدن: جان به لب آمدن ( آوردن ) : [عامیانه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جان به لب رسانیدن: جان به لب رسانیدن : [عامیانه، کنایه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جان دادن برای چیزی: جان دادن برای چیزی : [عامیانه، کنای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جان در یک قالب: جان در یک قالب: [عامیانه، کنایه ] ن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جان کرد کردن: جان کُرد کردن: [عامیانه، کنایه ] سخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جان کردی: جان کُردی : [عامیانه، اصطلاح] سخت گ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جان کسی به نانش بسته بودن: جان کسی به نانش بسته بودن : [عامیان ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جان کسی را به لب اوردن: جان کسی را به لب آوردن : [عامیانه، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب کشیدن: جانماز آب کشیدن: [عامیانه، کنایه ] ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جان من و جان شما: جان من و جان شما : [عامیانه، کنایه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جانمی: جانمی: [عامیانه، اصطلاح] کلمه ای که ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جا نیاوردن: جا نیاوردن : [عامیانه، اصطلاح] کسی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جاهل پسند: جاهل پسند: [عامیانه، اصطلاح] چیزی ک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جای ارزن نبودن: جای ارزن نبودن: [عامیانه، اصطلاح] ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جای دشمن: جای دشمن : [عامیانه، اصطلاح] کنایه ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جای سفت: جای سفت: [عامیانه، اصطلاح] وضعیت سخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جای سوزن انداختن نبودن: جای سوزن انداختن نبودن : [عامیانه، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جای شکرش باقی است: جای شکرش باقی است : [عامیانه، ضرب ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ینگه: ینگه در زبان ترکی به معنی جدید، از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ا از شکر تلخ تر به کسی نگفتن: از شکر تلخ تر به کس نگفتن: از شکر خ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از صدف مشک و از اهو در جستن: از صدف مشک و از آهو در جستن : کار ب ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از گردن فرو نهادن: از گردن فرو نهادن : رها کردن از گرد ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از گلو گریستن: از گلو گریستن : ظاهراً به معنی ظاهر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شتاب صفر تا صد: شتاب صفر تا صد: کنایه از عکس العمل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مارادونا رو ول کنید غضنفر رو بگیرید: مارادونا را ول کن غضنفر را بگیر: کن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسم: اسم از سمو ( بر وزن غلو ) گرفته شده ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوال کلیدی: سوال کلیدی: سوال حیاتی، سوال اساسی، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زا زیر ابی در رفتن: با زیر آبی در رفتن: با مخفی کاری و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قصه ی کلثوم ننه تعریف کردن: قصه کلثوم ننه تعریف کردن: کنایه از ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شوت و شنگ بودن: کنایه از احمق بودن , نفهم بودن , خل ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شوت بودن: شوت بودن: کنایه از خنگ بودن و بیشتر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شوت بودن: شوت بودن: کنایه از خنگ بودن و بیشتر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پیچیدن و رفتن: پیچیدن و رفتن : کنایه از اینکه تغیی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بو گند دادن: بو گند دادن:بوی بد پراکندن، بویناک ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مست و پاتیل: مست و پاتیل : سیاه مست ، در تداول ع ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مست و پاتیل: مست و پاتیل : سیاه مست ، در تداول ع ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به قد و قواره کسی بودن: به قد و قواره کسی بودن :به بلندی قا ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گاز چیزی را گرفتن: گاز چیزی را گرفتن : با استفاده از آ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

توهم زدن: توهم زدن : دچار توهم شدن ، دچار هذی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

توهم زدن: توهم زدن : دچار توهم شدن ، دچار هذی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیز: قیز که در زبان ترکی قئز تلفظ می شود ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسباب دادن: اسباب دادن: ظاهراً به معنی برخوردار ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اسب کسب زیر زین بودن: اسب کسب زیر زین بودن : ظاهراً مهیا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشنان فروش: اُشنان فروش : اشنانی و اشنان گیاهی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در بسم بودن: در بسم بودن : در چیزی فرو رفتن و پن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

الف وحدت: الف وحدت : در اصطلاح صوفیه موجودات ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگشت به دندان گرفتن: انگشت به دندان گرفتن: تعجب کردن، سخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

انگشت به دندان گرفتن: انگشت به دندان گرفتن: تعجب کردن، سخ ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگشت دراز نکردن: انگشت دراز نکردن: انگشت کشیده داشتن ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انگشت در نمک زدن: انگشت در نمک زدن : سوگند خوردن و عه ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درگیری داشتن: درگیری داشتن : نزاع داشتن ، مجادله ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جا افتادن: جا افتادن : پذیرفته شدن , تثبیت شدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جا افتادن: جا افتادن : پذیرفته شدن , تثبیت شدن ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سمبل: اصل کلمه سمبل یونانی Symvolo است به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایوان کوپالا: نام ایوان کوپالا که به لغت ایرانی، ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

صیام: کلمه ( صیام ) و کلمه ( صوم ) در لغت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یاسر: مقامر ( قمارباز ) را یاسر می گویند، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حسبان: کلمه ( حسبان ) به معناى ظن است ، با ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شعور: کلمه ( شعور ) که به معناى ادراک دقی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مشاعر: مورد استعمال کلمه شعور محسوسات است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

عرفان: کلمه عرفان و معرفت ، به معناى آن اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فقه: کلمه ( فقه ) به معناى آن است که فهم ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اول صف بر کسی ماندن: اول صف بر کسی ماندن: تقدم و پیشی و ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اولوالظلم: اولوالظلم:ستمگران، صاحبان ستم . ( ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اولواالعلم: اولوالعلم: خداوندان علم، دانایان، د ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اولین برج: اولین برج : حمل، اولین برج از بروج ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهل الکفور: اهل الکفور: کافران، آنان که پیرو اس ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهل شقا: اهل شقا: ارباب شقا. مردمان بدبخت و ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تراز: طراز/تراز: تراز معانی متعدد دارد. ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عسیله: کلمه ( عسیله ) به معنای جماع است ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بصط: کلمه ( بصط ) که به معنای دادن و از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اصطفا: کلمه ( اصطفا ) به معنای اختیار و ان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استصفاء: کلمه استصفاء به معنای اختیار و انتخ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فصل: کلمه فصل به معنای جدائی مکانی است ، ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اغتراف: کلمه ( اغتراف ) و کلمه ( غرف ) به م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طائفه: طائفه از ماده ی فئه می باشد فئه به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

افراغ: کلمه ( افراغ ) که فعل امر ( افرغ ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

افراغ: کلمه ( افراغ ) که فعل امر ( افرغ ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قیوم: کلمه ( قیوم ) بطوری که علمای صرف گف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رویا: معنای کلمه رویا عبارت است از آنچه ک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یؤده: کلمه ( یؤ د ) مضارع از مصدر ( اءود ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غی: کلمه رشد که هم با ضمه ( راء ) و هم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عروه: کلمه ( عروة ) به معنای دستگیره و یا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انفصام: کلمه ( انفصام ) به معنای انقطاع و ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اماته: کلمه ( اماتة ) بر میراندن - که کار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خاویه: کلمه ( خاویة ) به معنای خالی و تهی ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ننشز: کلمه ( ننشز ) از مصدر ( انشاز ) است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اذی: و کلمه ( اذی ) به معنای ضرر فوری و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیمم: کلمه ( تیمم ) هم به معنای ( قصد ) ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایتاء: کلمه ( ایتاء ) که مصدر ( یوتی ) است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الباب: کلمه ( الباب ) جمع ( لب ) است ، ( و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ابداء: کلمه ( ابداء ) که مصدر ( تبدوا ) اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مضاره: کلمه ( مضاره ) که مصدر ( لا یضار ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وسع: کلمه ( وسع ) به معنای توانائی و تمک ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اصر: کلمه ( اصر ) بطوریکه گفته اند به مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صیب: کلمه ( صیب ) ، بمعنای باران پر پشت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نکال: کلمه ( نکال ) عبارتست از عمل توهین ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تدارء: تدارء بمعنای تدافع و مشاجره است ، و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قسوه: کلمه قسوة وقتی در خصوص قلب استعمال ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یتامی: کلمه ( یتامی ) جمع یتیم است ، که بم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تظاهرون: کلمه ( تظاهرون ) ، از مصدر مظاهره ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قفینا: قفینا از مصدر تقفیه است ، که بمعنای ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نبذه: کلمه ( نبذه ) از ماده ( نون - باء - ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سواء السبیل: کلمه سواء السبیل ، بمعنای وسط راه ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اینما: کلمه ( اینما ) از کلمات شرط است که ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قانت: کلمه قانت اسم فاعل از مصدر قنوت است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مناسک: کلمه ( مناسک جمع منسک ) است ، که بم ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسلام: کلمه ( اسلام ) که باب افعال است ، و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعتمار: کلمه ( اعتمار ) به معنای زیارت است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حماسه: حماسه به معنای شدت است ، و قریش را ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرمات: کلمه ( حرمات ) جمع حرمت است و حرمت ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حرمات: کلمه ( حرمات ) جمع حرمت است و حرمت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وقود: کلمه ( وقود ) به معنای هر چیزی است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مقنطره: کلمه ( مقنطره ) اسم مفعولی است مشتق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسومه: کلمه ( مسومه ) که از ماده ( سین ) ، ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیل مسومه: ( خیل مسومه ) یا به معنای اسبانی اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حرث: کلمه حرث به معنای زرع است ، لیکن اف ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رضوان: کلمه ( رضوان ) به کسره را و هم به ض ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تولج: کلمه ( تولج ) مضارع از مصدر ( ایلاج ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقبل: کلمه ( تقبل ) به معنای قبول کردن چی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عشی: کلمه ( عشی ) به معنای طرف آخر روز ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ندا: کلمه ( ندا ) معمولا به معنای صدا زد ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مسیح: کلمه ( مسیح ) به معنای ممسوح است . ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اکمه: کلمه ( اکمه ) به معنای کسی است که ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لبس: کلمه ( لبس ) ( به فتح لام ) که فعل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشتراء: کلمه ( اشتراء ) که مصدر فعل ( یشترو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ربانی: کلمه : ( ربانی ) که جمعش ( ربانیین ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ربانی: کلمه : ( ربانی ) که جمعش ( ربانیین ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عض: کلمه ( عض ) گاز گرفتن با دندان با ف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انامل: کلمه ( انامل ) جمع انمله است که به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تبوی: کلمه ( تبوی ) از مصدر ( تبوئه ) گرف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کبت: کلمه ( کبت ) به معنای خوار کردن و ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قرح: کلمه ( قرح ) با فتحه قاف به معنای ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مداوله: کلمه ( مداوله ) به معنای دست به دست ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قتل: کلمه قتل به معنای مردنی است که به س ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ربیون: کلمه ( ربیون ) جمع کلمه ( ربی ) است ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

امنه: کلمه ( أمنه ) با فتحه همزه و فتحه م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نعاس: کلمه : ( نعاس ) به معنای گرم شدن پل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استزلال: کلمه : ( استزلال ) به معنای آن است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غزی: و کلمه : ( غزی ) جمع غازی ( جنگجو ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استبشار: استبشار ) به معنای این است که در طل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استجابت: کلمه ( استجابت ) و نیز کلمه ( اجابت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زحزحه: کلمه ( زحزحه ) که مصدر فعل مجهول ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مفازه: کلمه ( مفازة ) به معنای نجات است .

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

انقاض: در کتاب صحاح اللغة در معنای ( انقاض ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هنیئا: کلمه ( هنیئا ) صفت مشبهه از ماده ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مریئا: کلمه ( مریئا ) همان حالت هنیئا است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سفه: کلمه ( سفه ) به معنای سبکی عقل است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اقربون: کلمه ( اقربون ) به معنای خویشاوندان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سداد: کلمه ( سداد ) که مصدر کلمه ( سدید ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایصا: کلمه ( ایصا ) که جمله ( یوصیکم ) از ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عالج: کلمه عالج به معنای قسمتی از بیابان ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعتدنا: کلمه ( اعتدنا ) از مصدر اعتاد و به ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عضل: کلمه : ( عضل ) به معنای منع و تنگ گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مبینه: کلمه ( مبینه ) به معنای ( متبینه ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ربائب: کلمه ( ربائب ) جمع ربیبه است ، که ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حلائل: کلمه ( حلائل ) ، جمع حلیله است ، در ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

محصنات: کلمه ( محصنات ) به فتحه صاد اسم مف ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حصن: حصن از ماده ( ح _ ص _ ن ) از مصدر ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خدن: کلمه ( خدن ) به کسره خا به معنای دو ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عنت: کلمه عنت به معنای جهد و شدت و هلاکت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جنیبه: واژه ی جنیبه از از ماده ( ج _ ن _ ب ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نکفر: کلمه ( نکفر ) صیغه متکلم مع الغیر م ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتیل: کلمه فتیل صفت مشبهه از ماده ( فتل ) ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اثم: کلمه ( اثم ) به معنای آن فعل زشتی ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعالوا: کلمه ( تعالوا ) به حسب اصل لغت امری ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تعال: کلمه ( تعال ) به حسب اصل لغت امری ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تعال: کلمه ( تعال ) به حسب اصل لغت امری ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تبییت: تبییت ) از ماده بیتوته است که به مع ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تنکیل: کلمه ( تنکیل ) از مادّه ( نکال ) اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تبین: کلمه ( تبین ) به معنای تمیز دادن و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مغانم: کلمه ( مغانم ) جمع مغنم است و مغنم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رغام: کلمه ( رغام ) به فتح ( رأ ) به معنا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نجوی: کلمه ( نجوی ) به معنای گفتگوی سری و ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تبتیک: کلمه ( تبتیک ) که مصدر باب تفعیل اس ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فتیا: راغب می گوید: کلمه : ( فتیا ) به ضم ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

احلال: کلمه ( احلال ) که فعل ماضی مجهول ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بهیمه: کلمه ( بهیمه ) بطوری که صاحب مجمع گ ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هدی: کلمه ( هدی ) به معنای آن حیوانی است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منخنقه: کلمه ( منخنقه ) به معنای حیوانی است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موقوذه: ( موقوذه ) حیوان ی است که در اثر ضر ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متردیه: ( متردیه ) حیوانی است که از محلی بل ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نطیحه: ( نطیحه ) حیوانی است که حیوانی دیگر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ما اکل السبع: ما اکل السبع ) حیوانی است که درنده ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازلام: کلمه ( ازلام ) به معنای ترکه چوبهائ ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اکمال: کلمه ( اکمال ) و کلمه ( اتمام ) معن ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حنف: ( حنف ) با حأ به این معنا است که پا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مکلبین: کلمه : ( مکلبین ) اسم فاعل از مصدر ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غائط: کلمه غائط به معنای محلی است که نسبت ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عذره: کلمه ( عذرة ) که به گفته صاحب صحاح ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قاسیه: کلمه ( قاسیة ) اسم فاعل از ( ماده ق ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طاعت: ( طاعت ) مثل طوع است و لیکن بیشتر ا ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

موارات: کلمه ( موارات ) که فعل مضارع ( یوار ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سواه: کلمه ( سواة ) به معنای آن چیزی است ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تقتیل: کلمه ( تقتیل ) و ( تصلیب ) و ( تقطی ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تصلیب: کلمه ( تصلیب ) و ( تقتیل ) و ( تقطی ...

١ سال پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وسیله: راغب در مفردات می گوید کلمه ( وسیله ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سحت: راغب در مفردات گفته است که : کلمه ( ...

١ سال پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یسارعون: ( یسارعون ) ( مسارعه ) به معنای کثر ...

١ سال پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ایقاد نار: ( ایقاد نار ) به معنای مشتعل ساختن ...

١ سال پیش

مدال‌های علی باقری