علی باقری - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اب اوردن: آب آوردن : جمع شدن مایع در عضوی از ...

جدید ١ ساعت پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

گوش: گوش: با همین ریخت در پهلوی به کار م ...

جدید ١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

رود: رود: دکتر کزازی در مورد واژه ی " رو ...

جدید ١ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سنگ: در زبان کردی به سنگ ( Kevir ) گفته ...

جدید ٣ ساعت پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

التماس: در زبان آذری به التماس کردن "یالوار ...

جدید ٣ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

درنگ: درنگ: در پهلوی دْرنگ drang بوده است ...

جدید ١٧ ساعت پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

جدید ١٧ ساعت پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خانه خوشه: خانه خوشه ؛ برج سنبله.

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشه چرخ: خوشه چرخ ؛ ششمین برج فلکی که سنبله ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشه سپهر: خوشه سپهر ؛ خوشه چرخ. برج سنبله. ( ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوشه فلک: خوشه فلک ؛ کنایه از خوشه چرخ. کنایه ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشه دل: خوشه دل ؛ کنایه از دل و امعاء و احش ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشه عمر: خوشه عمر ؛ کنایه از سالیان عمر : در ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشه عنب: خوشه عنب ؛ خوشه انگور : آنکه زلفش چ ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشه قران: خوشه قرآن ؛ کنایه از قرآن مجید : به ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشه نسترن: خوشه نسترن ؛ دسته گل نسترن : چو خوش ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشه خرما: خوشه خرما ؛ قسمتی از میوه درخت خرما ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ان گیتی: آن گیتی ؛ آخرت. آن جهان : اگر رحمت ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خوشه ارزن: خوشه ارزن ؛ سنبل ارزن. مسطو. ( منته ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

این گیتی: - این گیتی ؛ این دنیا. این جهان.

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سفله گیتی: سفله گیتی ؛ گیتی پست و دون : به چشم ...

١ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخفی التناسل: مخفی التناسل ؛ فرهنگستان ایران کلمه ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخفی التناسل وعائی: مخفی التناسل وعائی ؛ فرهنگستان ایرا ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخفی داشتن: مخفی داشتن ؛ پنهان کردن. نهان داشتن ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مخفی ماندن: مخفی ماندن ؛ پوشیده ماندن. از نظر ک ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

قضیه مطلقه: قضیه مطلقه ؛ عبارت از قضیه شرطیه مت ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مطلقه خارجیه: مطلقه خارجیه ؛ قضیه ای است که حکم د ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مطلقه عامه: مطلقه عامه ؛ قضیه مطلقه عامه قضیه ا ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مخفی امدن: مخفی آمدن ؛ بطور پنهان آمدن. ( ناظم ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهرت جو: شهرت جو؛ جوینده شهرت.

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهرت جویی: شهرت جویی ؛ شهرت طلبی. جستن معروفیت ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهرت دادن: شهرت دادن ؛ اشاعه دادن. انتشار دادن ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهرت داشتن: شهرت داشتن ؛ داشتن معروفیت. نامبردا ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهرت طلبی: شهرت طلبی ؛ شهرت جویی.

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهرت کردن: شهرت کردن ؛ شایع شدن و مشهور گردیدن ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهرت گزین: شهرت گزین ؛ که آوازه شدن گزیند. تلا ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حکومت مطلقه: حکومت مطلقه ؛ حکومت خودسر. مقابل حک ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهرت افکندن: شهرت افکندن ؛ آوازه دردادن. معروف ک ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهرت بی اصل: شهرت بی اصل ؛ معروفیت بی اساس.

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهرت پرست: شهرت پرست ؛ شهرت پرستنده. آنکه خواه ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شهرت پرستی: شهرت پرستی ؛آوازه پرستی.

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهرت پیدا کردن: شهرت پیدا کردن ؛ مشهور شدن. معروفیت ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سفر تثنیه: سفر تثنیه ؛ اسم کتاب پنجمین عهد عتی ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حلقه ذکر: حلقه ذکر ؛ حوزه و مجمع صوفیان که در ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ذکر جاری: ذکر جاری ؛ نام دائم و پیوسته : آن ب ...

١ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ذکر سایر: ذکر سایر ؛ نام. ذکر جاری. صیت. آواز ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ذکرش بخیر: ذکرش بخیر! یا ذکرش بخیر باد! دعا و ...

١ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سفر خشک رنگ: سفر خشک رنگ ؛ سفر خشک است ، کنایه ا ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

سزاوار: سزاوار: در پهلوی سزاگ وار sazagwār ...

١ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

single effect: Single effect : تاثیر واحد ( ادبی ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

dramatic monologue: dramatic monologue: تک گویی نمایشی ...

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ناب: ناب: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ناب ...

٢ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

دناتوره شدن: دناتوره شدن ( Denaturation ) :[صنعت ...

٢ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان بیرون افکندن: زبان بیرون افکندن ؛ زبان را از تشنگ ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در زبان امدن: در زبان آمدن ؛ قابل وصف بودن. در وص ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر زبان کسی پیغام دادن: بر زبان کسی پیغام دادن ؛ بتوسط آن ک ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مو از زبان براوردن: مو از زبان برآوردن ، مو از زبان رست ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان جنبیدن: زبان جنبیدن باکسی ؛ دشنام گفتن او ر ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یک زبانی: یکزبانی ؛ یکرو بودن. مقابل دوزبانی ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در زبان امدنی: در زبان آمدنی ؛ گفتنی. وصف شدنی. رج ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر زبان رفتن سخنی: بر زبان رفتن سخنی ؛ بر زبان آمدن کل ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتش زبانی: آتش زبانی ؛ دارای تأثیر سخن بودن. ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در زبان افتادن و در زبانها افتادن: در زبان افتادن و در زبانها افتادن ؛ ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بر زبان گرفتن: بر زبان گرفتن ؛ مکرر گفتن و در هر ج ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر زبان جهیدن سخنی: بر سر زبان جهیدن سخنی ؛ نزدیک بگفتن ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در زبان انداختن: در زبان انداختن ؛ بد نام کردن. هجو ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر زبان گفته شدن: بر سر زبان گفته شدن ؛ مشهور بودن : ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در زبان گرفتن: در زبان گرفتن ؛ بهمه کس گفتن. فاش ک ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دو زبان: دوزبان ؛ منافق و دورو. ( فرهنگ نظام ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زاغ زبان: زاغ زبان ؛ سیاه زبان. آنکه نفرینش ت ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان بر یکدگر پیچیدن: زبان بر یکدگر پیچیدن ؛ از سخن گفتن ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان چون تیغ بودن: زبان چون تیغ بودن ، زبان چون تیغ دا ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زبان داشتن: زبان داشتن باکسی ؛ خویشتن را از آن ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان درازی قلم: زبان درازی قلم ؛ مستلزم روانی اوست. ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان در دهان گذاشتن: زبان در دهان گذاشتن ؛ طفل را سخن گف ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان گشادن برکسی: زبان گشادن برکسی؛ کنایه از زبان درا ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلبل زبانی: بلبل زبانی[ در تداول] ؛ سخن فراوان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان از کام کشیدن: زبان از کام کشیدن ؛ زبان ازقفا کشید ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان در دهان یکدیگر کردن: زبان در دهان یکدیگر کردن ؛ هم فکر و ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان یکی کردن به کسی: - زبان یکی کردن به کسی ؛ موافقت کرد ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان کسی خبر اوردن: از زبان کسی خبر آوردن ؛ نقل کردن خب ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به هر زبان افتادن: به هر زبان افتادن ؛ مشهور شدن. زبان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان بر خاک مالیدن: زبان بر خاک مالیدن ؛ حسرت و آرزو کر ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان در کام دزدیدن: زبان در کام دزدیدن ؛ کنایه از ساکت ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان رفتن: از زبان رفتن ؛ سخنی گفتن که دل را ا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همه اعضاء زبان کردن: همه اعضاء زبان کردن ؛ بسیار سخن در ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سر در سر زبان کردن: سر در سر زبان کردن ؛ با گفتار نابجا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان کسی خبر بستن: - از زبان کسی خبر بستن ؛ نقل کردن چ ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان گذشتن: از زبان گذشتن ؛ بر زبان رفتن. بزبان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان بر زبان داشتن: زبان بر زبان داشتن ؛ مرادف زبان در ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان در کام رها کردن: زبان در کام رها کردن ؛ خاموش ماندن. ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چار زبان: چارزبان ؛ کنایه از پرگوی و کثیرالکل ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همه تن زبان شدن: همه تن زبان شدن ؛ همه اعضا زبان شدن ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان: از زبان کسی سخن آوردن ؛ بجای او یا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر زبان امدن: بر زبان آمدن سخن ؛ گفته شدن سخن. صا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان به دهان نگرفتن کودک: زبان به دهان نگرفتن کودک ؛ پیوسته گ ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان کسی براوردن: زبان کسی برآوردن ؛ و آن نوعی از تعذ ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چیره زبان: چیره زبان ؛ آنکه دارای زبان توانا ب ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان به زبان گفته شدن: زبان به زبان گفته شدن ؛معروف شدن. ه ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همه زبان بودن: همه زبان بودن ؛ پرگو و بسیار سخن گو ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان کسی نامه بنوشتن: از زبان �کسی � نامه بنوشتن ؛ بجای ک ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان مو براوردن: زبان مو برآوردن ؛ درمقام اغراق میگو ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چیره زبانی: چیره زبانی ؛ زبان آوری. چیره دستی د ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان بیرون افتادن: زبان بیرون افتادن ؛ آن است که حیوان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کاوزبان: کاوزبان ؛ معرب گاوزبان است. ( از دز ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یکزبان شدن: یکزبان شدن ؛ موافقت نمودن و همدل شد ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان در دهان کردن: زبان در دهان کردن ؛ زبان در دهان دو ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان انداختن: از زبان انداختن ؛ متعدی از زبان افت ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان از قفا بیرون کردن: زبان از قفا بیرون کردن ؛ نوعی تعذیب ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر نوک زبان داشتن: بر نوک زبان داشتن ؛ سخنی را بر سر ز ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان تپق زدن: از زبان تپق زدن ؛ از زبان پریدن است ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سیاه زبانی سیه زبانی: سیاه زبانی ( سیه زبانی ) ؛ سیه زبان ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بزبان گرفتن: بزبان گرفتن ؛ مکرر گفتن و در هرجای ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان فرا کسی گشادن: زبان فرا کسی گشادن ؛ او را توبیخ و ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان کسی التزام دادن: از زبان کسی التزام دادن ؛ از طرف او ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان از قفا کشیدن: زبان از قفا کشیدن ، نوعی تعذیب و شک ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر زبان بودن: بر زبان بودن �کسی � ؛ مورد محبت زبا ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گشاده زبان: گشاده زبان ؛ فصیح و بلیغ. ( ناظم ال ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان یکی داشتن با کسی: زبان یکی داشتن با کسی ؛موافقت کردن ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان جستن: از زبان جستن ؛کنایه از خطا و سهو کر ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیاه شدن زبان: سیاه شدن زبان ؛ از کار افتادن زبان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان در دهان نشستن: زبان در دهان نشستن ؛ کنایه از گرانی ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بزبان گرفتن کسی را: بزبان گرفتن کسی را؛ او را دشنام گفت ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان از کام برکشیدن: زبان از کام برکشیدن ؛ نوعی از تعذیب ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر زبان نیاوردن: بر زبان نیاوردن ؛ از گفتن چیزی خودد ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان کسی حرف بستن: از زبان کسی حرف بستن ؛ نقل کردن چیز ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

گوشمال خامشی دادن زبان: گوشمال خامشی دادن زبان ؛ زبان را از ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان درامدن: از زبان درآمدن ؛ سهو نمودن و خطا کر ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بزبانها افتادن: بزبانها افتادن ؛ مشهور شدن. بدهنها ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان در دهان نهادن: زبان در دهان نهادن ؛ بمعنی زبان در ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان یکی کردن: زبان یکی کردن با کسی ؛ موافقت کردن ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان در رفتن: از زبان در رفتن ؛ از زبان جستن. از ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هرمویی زبان شدن: هرمویی زبان شدن ؛ نظیر بصد زبان گفت ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان کسی حرف ساختن: از زبان کسی حرف ساختن ؛ نقل کردن چی ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بر زبان اوردن: بر زبان آوردن ؛ گفتن. ذکر کردن. بر ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان الودن بچیزی: زبان آلودن بچیزی ؛ از آن چیز سخن گف ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان در ته دندان گرفتن: زبان در ته دندان گرفتن ؛ ساکت شدن. ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ابریشم زبان: ابریشم زبان، بریشم زبان ؛ نرم زبان. ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بر زبان افتادن: بر زبان افتادن ؛ مشهور شدن. بر ملا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان از قفا بدر کردن: زبان از قفا بدر کردن ؛ نوعی از تعذی ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر زبانها افتادن: بر سر زبانها افتادن ؛ مشهور گردیدن. ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان در ته زبان داشتن: زبان در ته زبان داشتن ؛ هر دم چیزی ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بصد زبان گفتن: بصد زبان گفتن ، بصد هزار زبان گفتن ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان گشادن به کسی و یا چیزی: زبان گشادن به کسی و یا چیزی ؛ کنایه ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان پریدن: - از زبان پریدن. رجوع به از زبان جس ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر زبان برامدن: بر زبان برآمدن ؛ بر زبان رفتن : گر ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از زبان افکندن: از زبان افکندن ؛ متعدی از زبان افتا ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان از قفا بدر گرفتن: - زبان از قفا بدر گرفتن ؛ نوعی از ت ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر نوک زبان بودن: بر نوک زبان بودن سخنی ؛ بر نوک زبان ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبان فرا کسی کردن: زبان فرا کسی کردن ؛ درباره وی سخن گ ...

٢ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بزبان کسی پیغام یا فرمانی دادن: بزبان کسی پیغام یا فرمانی دادن ؛بتو ...

٢ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شیوه زبان: شیوه زبان ؛ شیرین گفتار. ( ناظم الا ...

٢ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خیلی: ریشه واژه ی خِیلی از " خَیل " است . ...

٣ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خود را مثال کسی نهادن: خود را مثال کسی نهادن ؛ مانند او فر ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بمثال: بمثال ِ ؛ بمانندِ. همانندِ : چون مد ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به مثال: به مثال ؛ عدیم المثال. بی مانند. بی ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثال یافتن: مثال یافتن ؛ دستور گرفتن. حکم دریاف ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدان مثال: بدان مثال ؛ بدان گونه. بدانسان. بدا ...

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برمثال: بر مثال ِ ؛ مانندِ. همانندِ. بگونه ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثال شدن از جایی: مثال شدن از جایی ؛ فرمان صادر شدن ا ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثال فرستادن: مثال فرستادن ؛ فرمان صادر کردن. روا ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثال کسی نگاه داشتن: مثال کسی نگاه داشتن ؛ فرمان وی را ر ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثال نبشتن: مثال نبشتن ؛ فرمان نوشتن. حکم صادر ...

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مثال نوشتن: مثال نوشتن ؛ فرمان نوشتن : وگر زآنک ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثال امر: مثال امر ؛ در دو شاهد زیر از سنائی ...

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مثال نهادن: مثال نهادن ؛مثال زدن : هوا محیط است ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثال رفتن: مثال رفتن ؛ فرمان صادر شدن : مثالها ...

٣ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مثال روان کردن: مثال روان کردن ؛ فرمان فرستادن. حکم ...

٣ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مثال اوردن: مثال آوردن ؛ مثال زدن. مثال ذکر کرد ...

٣ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کف: کف ( Scum ) :[ اصطلاح آب و فاضلاب ] ...

٣ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ناقور: ناقور: ناقور با واژه ی "نقر" به معن ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خیلتاشان: خَیلتاشان: جمع خیلتاش به معنی فرّ ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

افکندن: افکندن به معنی رساندن و یا کشیدن " ...

٤ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

غریب: غریب:دور از وطن ، دور از فهم و ادرا ...

٥ روز پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خطا رفتن: خطا رفتن ؛ اشتباه از کسی سر زدن : پ ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خطا کردن راه: خطا کردن راه ؛ گم کردن راه. ( یاددا ...

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خطا گفتن: خطا گفتن ؛ ناصواب گشتن. اشتباه گفتن ...

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خطای حس: خطای حس ؛ اشتباهی که حواس در دریافت ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قتل خطا: قتل خطا ؛ قتلی که از روی عمد، قصدو ...

٥ روز پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

باران نرم: باران نرم ؛ باران ملایم. بارانی با ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تب نرم: تب نرم ؛ تب ملایم : تبی نرم باشد چو ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب نرم: - شراب نرم ؛ شراب کم نشأه : و طعام ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نرم خواندن: نرم خواندن ؛ مخافتة. ( ترجمان القرآ ...

٥ روز پیش

مدال‌های علی باقری