ترجمه‌های محمد شکیبی نژاد (١٥٠)

بازدید
١,١٧٣
تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Nothing in the known universe travels faster than a bad check.
دیدگاه
٥

هیچ موضوعی بدتر از چک برگشتی نیست👈 ضرب المثل آمریکایی

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
Issuing a bad check is a form of larceny.
دیدگاه
٦

اصدار چک بلامحل در حکم سرقت هست✒️📋👈 مثال فلسفه حقوق ⬅️ کوگهن ماینهام 👈 جایگاه عرف و اخلاقیات در نفس علم حقوق

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
She wrote another bad check.
دیدگاه
٧

مینو چک مخدوش صادر کرد. ( چک مخدوش به سند تجاری یا هرسندی اعم از عادی یا رسمی که قلم خوردگی یا امضاء و مهر و. . . . می نامند )

تاریخ
٣ ماه پیش
متن
He tried to palm off the bad check on someone else.
دیدگاه
٨

امیر ( سوم شخص ) چک لامحل را با حقه بازی به ( جمال ) واگذار کرد. ✒️📋👈 Tried to palm off در فرهنگ زبان آمریکا به معنای تقلب و جعل یا تزویر معنا می د ...

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
There's plenty of gas, but the car won't go.
دیدگاه
١٥

با اینکه باک بنزین اتومبیل پر هست اما ( زمان استارت - قید مستتر ) روشن نمی شود.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Run (or Hold) with the hare and hunt (or run) with the hounds.
دیدگاه
١٥

به شکار ( خرگوش ) می گوید فرار کن و به تازی ( سگ - شکارچی ) می گوید بگیر. . . ( ضرب المثل )

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
The malcontent is gunning for his supervisor.
دیدگاه
١١

دلیل تیراندازی بد خلقی مدیر بود ( جمله مجهولی و قیود مستتر است )

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Sylvia does not get on with the supervisor and the danger is that he will trump up some charge to discredit her.
دیدگاه
١٢

سیلویا با مدیر همکاری نمی کند ( جمله استفهام مجهول اثباتی ) و احتمال خطر اتهام ( تخدیش شخصیت ( همان بی اعتبار کردن ) او ( منظور سیلویا ) وجود دارد.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
The supervisor is always very critical.
دیدگاه
٦

سرپرست همواره دیدگاه اطرافی منتقدانه دارد.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
He was accused of murder in the first degree.
دیدگاه
١٢

جاستین ( بجای سوم شخص اشاره فاعل ) مهتم به قتل ردیف اول گردید. ( توضیح مهم👈 اتهام با بار اثباتی درجری تشریفات دادرسی کیفری قراردارد و نمی توان بحد م ...

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
She was the first in her family to earn a college degree.
دیدگاه
٦

سامانتا ( بجای سوم شخص اشاره ) نخستین فردی در خانواده اش بود که موفق به اخذ دانشنامه دانشگاه شد

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
Her marriage to a man of this social degree elevated the status of her own family.
دیدگاه
٦

مری ( سوم شخص ) بواسطه ازدواج با مایک ( مرد - سوم شخص مستتر ) جایگاه فردی و موقعیت اجتماعی والایی کسب کرد.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
The report was well-researched and showed a high degree of accuracy.
دیدگاه
٥

گزارش بررسی شده موید ضریب بالای تحقیق دقیق است

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
The meaning of a word typically changes by degrees over time.
دیدگاه
٦

معنای واژه در طول زمان اندک اندک عوض می شود

تاریخ
٨ ماه پیش
متن
If they fail to reach a consensus, the indemnification shall be paid in one lump sum.
دیدگاه
٢٧

پرداخت غرامت کلی درصورتی میسر است که ارباب جمع خسارت به حد نصاب برسد.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
Western leaders put the trade talks back on course.
دیدگاه
٢٣

تعاملات بازرگانی دولت مردان غربی در راه صحیح قرار دارد.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The American economy is on course for higher inflation than Britain by the end of the year.
دیدگاه
١٤

نرخ تورم اقتصادی آمریکا تا پایان سال از انگلستان پیشی خواهد گرفت.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
He became embarrassed when a journalist asked him pointed questions about his finances.
دیدگاه
٢٥

زمانی که روزنامه نگار درباره مسائل مالی از ( مارک ) سوال کرد او خودش را گم کرد.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The refugee camp lacks for basic necessities.
دیدگاه
٢٥

کمپ پناهجویان فاقد وسایل اولیه است.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
They showed a lack of enthusiasm for his suggestion.
دیدگاه
١٠

از او با عدم اقبال استقبال کردند. ( جمع مستتر مجرد سالم )

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Senior managers stipulated work-life balance as their main criterion when choosing jobs.
دیدگاه
٢٦

مدیران رده بالا برای روند استخدام هماهنگی بین کار و زندگی ملاک اصلی تعیین جایگاه شغل در نظر قرار دادند.

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
They have no legal liability for damage to customers' possessions.
دیدگاه
٢١

شرکت بیمه 👈 ( جمله مجهولی توصیفی - اشاره شخصیت حقوقی ) در بیمه نامه تصریح کرده :: هیچ گونه تعهدی نسبت به خسارات وارده به اموال مشتریان ندارد ( موضوع ...

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The court ruled there was no liability to pay any refund.
دیدگاه
١٨

در دادنامه تصریح گردید ( جمله اعلامی - مستتر مجهول ) :: که از بابت ضمان تسبیب خسارات هیچ مسئولیتی متوجه محکمه نیست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Western ideas penetrate slowly through the East.
دیدگاه
٢٢

تفکرات و نظریات غرب کم کم راه خود را به اندیشه شرق باز می نماید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The thieves penetrated the banks security and stole the money.
دیدگاه
١٧

سارقان با رخنه کردن ( هک ) در سیستم امنیتی بانک پول ها را سرقت کردند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Nobody hates you-it's all in your imagination.
دیدگاه
١٣

کسی ازت متنفر نیست. این تنفر از خیال پردازی خودت هست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
We must go on to do all in our power to conquer the doubts and the fears, the ignorance and the greed, which made this horror possible.
دیدگاه
١١

ما باید با تمام توان تلاش کنیم تا بر هراس و نگرانی ها که حاصل نادانی و بخل و حسادت ست غلبه کنیم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The witness completely vindicated him.
دیدگاه
١٢

با سوگند شاهد مایک تبرئه شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The director said he had been vindicated by the experts' report.
دیدگاه
١٠

بنابر گفته کارگردان:با گزارش کارشناسان رسمی ادعایش اثبات شده.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She was unwilling to testify before Congress.
دیدگاه
١٣

ابیگل در مقابل اعضای کنگره استنکاف از سوگند نمود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I can testify to this man's veracity and good character.
دیدگاه
٩

من درباره درستی و کردار این مرد شهادت می دهم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She refused to testify against her brother.
دیدگاه
٧

آگنس از اقرار بر علیه برادرش نکول کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Ten witnesses are expected to testify at the trial today.
دیدگاه
٧

امروز در موعد مقرر است ده تن برای اتیان به سوگند در محضر محکمه حاضر شوند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I don't care for the mountains, so let's go to the beach instead.
دیدگاه
٧

من با کوهنوردی حال نمی کنم بجاش بریم دم دریا. . !

تاریخ
١ سال پیش
متن
We urge you to adopt all necessary measures to guarantee people's safety.
دیدگاه
٦

تقاضای ما از شما اتخاذ اقدامات لازم برای امنیت مردم است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Works by the guerilla graffiti artist Banksy are to go under the hammer at Sotheby's.
دیدگاه
٦

آثار گرافیتی بنکسی هنرمند, قرار است چکش حراج بخورد ( منظور فروش در حراج است ) .

تاریخ
١ سال پیش
متن
Invading troops met with obstinate resistance by guerilla forces.
دیدگاه
٧

دشمنان متجاوز با مقاومت نیروهای سرسخت ویژه ( تکاورها ) روبرو شدند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Three soldiers were killed by friendly fire when a mortar bomb hit their truck.
دیدگاه
٩

سه تن از سربازان داخل کامیون که با شلیک گلوله هم رزمان خود وهم زمان با اصابت خمپاره کشته شدند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Abuse can lead to both psychological and emotional problems.
دیدگاه
١٠

تعرض بالذاته و بالقوه فرد آسیب دیده را دچار معضلات روحی روانی نیز می کند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The notion of abuse has wider connotations than the physical.
دیدگاه
١١

مفهوم دقیق تعرض و آزار فراتر از مفاهیم تعریف شده نسبت به فعل انجام شده دارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He let out a torrent of abuse/angry words.
دیدگاه
٧

ریچارد از ناراحتی هر چه توهین بود را مانند سیل پیشکش طرف کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Sustainable development takes long-term human and environmental well-being into account.
دیدگاه
٧

سلامت انسان و محیط زیست در گرو توسعه پایدار بلند مدت است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He claims that without developing new fuels, our current way of life is not sustainable.
دیدگاه
٨

مشارالیه اذعان نمود که بدون جایگزینی انرژی های پایدار فرایند توسعه و ماندگاری در زیست امروزی ماندگار نیست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The streets come alive after dark.
دیدگاه
٧

در تاریخی شب جان تازه ایی به خیابان ها می رسد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Her long blonde hair seemed to come alive in the sunlight which gave it golden highlights.
دیدگاه
١٠

بهنگام تیغ آفتاب , گیسوان بلند و طلایی مریم با تلالو نور خورشید , طلا باران متبلور می شود. ( کنایه و استعاره , شعر )

تاریخ
١ سال پیش
متن
Face others is deliberately insult should disregard still confute?
دیدگاه
١٠

مخدوش کردن شخصیت و تعرض کلامی ( توهین ) بصورت آشکار مورد پیگرد قرار نمی گیرد. . !؟ ( جمله استفهام انکاری - مجهول و مفهومی است )

تاریخ
١ سال پیش
متن
I feel absolutely terrific today!
دیدگاه
٦

حس میکنم امروز فوق العاده ام. . . ! ( ایهام و استعاره از سرحالی و شعف )

تاریخ
١ سال پیش
متن
You look terrific in that dress.
دیدگاه
٦

تو با این لباس بواقع محسور کننده ایی . . . !

تاریخ
١ سال پیش
متن
Police attempts to infiltrate neo-Nazi groups were largely unsuccessful.
دیدگاه
١٠

بیشتر متدهای پلیس برای نفوذ به حزب نئونازیست ها بی ثمره بوده.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Everything goes amiss with him, he has certainly bad luck.
دیدگاه
١٠

رونالد واقعاً ( چشم شور ) و بدبیاری هست, هر چیزی با او فاجعه می شود. . . !!

تاریخ
١ سال پیش
متن
Georgia certainly didn't seem to be a fool.
دیدگاه
٩

به نظر نمی رسید جورجا آدم احمقی باشد ( جمله با فعل و قید ایهامی مجهولی است )

تاریخ
١ سال پیش
متن
A generation ago genetic codes were certainly unknown.
دیدگاه
٩

چندین دهه پیش قطعاً کدهای ژنیک نامفهوم و ناشناس بودند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Macmillan wrote back saying that he could certainly help.
دیدگاه
٧

مک میلان در پاسخ اطمینان داد که مساعدت خواهد کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'll certainly carry on living here for the foreseeable future.
دیدگاه
٥

مطمئنا در آینده اینجا زندگی خواهم کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Eternity is not a distance but a decision.
دیدگاه
٥

تا ابدیت فاصله نیست تا ابدیت تصمیم ست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They haven't been given these rights for eternity - they should justify having them just like most other people have to.
دیدگاه
٦

کلیه حقوق حقه که در اختیار آن ها قرار دارد مادام العمر نیست. آن ها نیز مانند بمانند مردم باید شایستگی لازم را نشان دهند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Eternity is in love with the productions of time.
دیدگاه
٦

ابدیت عشق, به درازای زندگی ست. ( تولید زمان - ایهام و اشاره )

تاریخ
١ سال پیش
متن
The judge spared his life but sent him to prison.
دیدگاه
٧

ریاست محکمه مجازات اعدام او را بدل به حبس کرد. ( قاضی نجات دهنده نیست - جمله مجهولی با ایهام و اشاره به مجازات اعدام دارد )

تاریخ
١ سال پیش
متن
Since it was his first offense, the judge decided to spare him.
دیدگاه
٥

دادرس در پایان دادرسی تصمیم گرفت او که بجرم توهین محاکمه شده بود بدلیل بار اول معاف از کیفر نماید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Since it was his first offense, the judge decided to spare him.
دیدگاه
٨

دادرس در پایان دادرسی تصمیم گرفت او که بجرم توهین محاکمه شده بود بدلیل بار اول معاف از مجازات نماید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was unable to confute the debater.
دیدگاه
١٢

مایکل توانایی رد و نقض مجادله طرف مقابل را نداشت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The lawyer confuted the testimony of the witness by showing actual photographs of the accident.
دیدگاه
٦

وکیل مدافع با ارائه مستندات تصادف جرح شهادت شاهد نقض کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
There was an accident at the junction of Highway 12 and North Creek Road.
دیدگاه
٦

بین تقاطع جاده کرایک شمالی و آزاده راه نمره ۱۲ تصادف رخ داده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
There was a small leak at the junction of the two pipes.
دیدگاه
٦

در مسیر اتصال لوله ها شکاف ریزی مشاهده شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The size of the crop depends on the productivity of the soil.
دیدگاه
٨

افزایش محصول متناسب ست با میزان بالای غنای باوری خاک

تاریخ
١ سال پیش
متن
A comfortable working environment will increase productivity.
دیدگاه
٥

محیط کار آرام و خوشایند باعث افزایش تعالی کار می شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Under new management, productivity increased at the factory.
دیدگاه
٩

بهره وری بالای کارخانه تحت نظر مدیر جدید افزایش یافت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Freedom is a heavy taskmaster for those awake enough to appreciate it.
دیدگاه
٦

آزادی مذهبی ست که توسط افراد درست کار و سپاس گزاری به سختی بدست می آید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Once you've told me I won't forget.
دیدگاه
٦

تو بمن گفتی: مرا فراموش نمی کنی. . !

تاریخ
١ سال پیش
متن
Once a writer, always a writer.
دیدگاه
٧

یک نویسنده همواره یک نویسنده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He calls his mother once a month.
دیدگاه
٧

فرانک ماهی یک بار با مادرش تماس می گرفت.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Bully for her; she made the right choice!
دیدگاه
٧

ماریا عجب انتخاب بی نقصی گرفت. . برآوو

تاریخ
١ سال پیش
متن
I read the book in translation, not in the original Norwegian.
دیدگاه
٧

کتاب ترجمه شده از زبان نروژی را خواندم نه کتاب به زبان اصلی . . !

تاریخ
١ سال پیش
متن
A lot of translation is put out to freelances.
دیدگاه
٧

بیشتر موارد ترجمه را به مترجم های آزاد واگذار می کنند. ( مترجم رسمی نیستند )

تاریخ
١ سال پیش
متن
I'm not interested in associating with your lowlife friends.
دیدگاه
٦

واقعاً علاقه به رفت و آمد با شما دوستان رذل و پست ندارم. ( کنایه و اشاره )

تاریخ
١ سال پیش
متن
You're not even a lowlife, scum - sucking maggot!
دیدگاه
٦

تو واقعاً در حد یه مگس و پشه کثافت هم نیستی. . ! ( ایهام و کنایه )

تاریخ
١ سال پیش
متن
You lowlife offspring of Phoenixes and Imps!
دیدگاه
٥

تو یه توله جن بی شعور کوتوله هستی. . . ! ( جمله ناسزا غیر از فحش )

تاریخ
١ سال پیش
متن
Clara : I saw him too, and he seemed like a white knight.
دیدگاه
٦

کلارا:منم دیدم. , به نظرم حرکت شوالیه را انجام داد. . ؟!

تاریخ
١ سال پیش
متن
He drank another mouthful of gin, picked up the white knight and made a tentative move.
دیدگاه
٦

فرانکی یک پیک از جین ( مشروب اسکاتلندی ) نوشید و با تکنیک سریع شوالیه اسب ( مهره سفید ) را جابجا کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Nujiang River : Completely naked beautiful woman bathhouse meeting group of pictures!
دیدگاه
١٤

رودخانه نوجیانگ . . تبلور بانوی زیبای برهنه هست. . . . . !! ( تصویر ذهنی شاعر ) ( جمله استفهام تاکیدی مجهول - مینی مال هایکو )

تاریخ
١ سال پیش
متن
Should be a bathhouse originally, but he knows intermediate one word only: Water.
دیدگاه
١٥

حمام بسیار مهم است اما برای آلبرت مهم تر وجود آب هست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The takegawara bathhouse is best known for sand baths.
دیدگاه
٤

حمام های شنی ( چشمه آب گرم ) از مناطق معروف کیوشو در ژاپن هست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The police department released photos of the suspects.
دیدگاه
٤

پلیس آگاهی عکس هایی از مظنونان ( متهمان ) منتشر کرده.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The landlord would not release him from his contract.
دیدگاه
٦

صاحب ملک ( مالک ) در قبال طرف مقابل قرارداد را اقاله نمی کند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Belt up, will you?
دیدگاه
٥

می شه کمربندت رو ببندی؟ ( جمله ایهامی استفهام تاکیدی )

تاریخ
١ سال پیش
متن
Just belt up, will you!
دیدگاه
٦

تو فقط کمربندت رو ببند. . . ! ( جمله دستوری و تاکیدی هست )

تاریخ
١ سال پیش
متن
Some of the bureaucrats befooled the masses.
دیدگاه
٥

بسیاری از بوروکرات ها با رخنه در جمع مردم آن ها را گمراه می سازند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The two parties have reached a consensus.
دیدگاه
٦

دو جناح در آخر به یک اجماع کلی رسیدند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He was the first to break the consensus and criticize the proposal.
دیدگاه
٦

تئودور ( اسم بجای ضمیر سوم شخص مفرد مذکر ) تنها فردی از ( کمیته - جلسه - هیت - کمیسیون ) بود که از پیشنهاد طرفین انتقاد کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The sole British runner, White Knight, was unplaced.
دیدگاه
٥

دونده انگلیسی ب مانند یک شوالیه سفید ( لژیونر قهرمان وشجاع ) آرام و قرار نداشت. ( منظور خط پایان است - معنا در خود جمله مستتر و مجهول است )

تاریخ
١ سال پیش
متن
A sauna in the hotel would be a useful amenity.
دیدگاه
٦

در هتل سونا یکی از خدمات رفاهی مفید است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Clearly this was unacceptable both from an amenity point of view and for access by emergency services.
دیدگاه
٦

مبرهن هست که خدمات اضطراری از نظر خدمات رسانی در حد پایین و قابل اعتنا نبود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Heating is regarded as a basic amenity.
دیدگاه
٦

سیستم گرمایشی یکی از اصولی ترین وسایل آسایش مدنظر قرار می دهند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Modern resorts offer every amenity for shopping during the day, and a choice of clubs, discos and casinos at night.
دیدگاه
٦

امروزه تفرجگاه های مدرن کلیه امکانات از جمله مکان های سرگرمی مانند , کلاب, دیسکو, کازینو و مراکز خرید بصورت شبانه روزی فراهم نموده.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Yvonne turned and stalked out of the room in disgust.
دیدگاه
٤

ایوان با کراهت بلند شد و با همان تنفر و تکدر سنگین ( قدم زدن با عصبانیت و ناراحتی ) از اتاق خارج شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He has been stalked by the fear and the condemnation of his conscience.
دیدگاه
٢٠

متواری شدن رافائل آمیخته با دهشت و نگرانی همراه بود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He stalked off without a word.
دیدگاه
٢٢

تام ( بجای ضمیر مذکر سوم شخص - He ) بدون آن که کلامی بیان نماید سالن را ترک کرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She stalked off, leaving them all staring after her.
دیدگاه
٢٣

در حالی که نگاه دیگران ( بجای ضمیر مونث - She ) گابیریلا دنبال می کردند او بامتانت از اتاق خارج شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
These thieves operate with terrifying stealth - they can easily steal from the pockets of unsuspecting travellers.
دیدگاه
٥

سارقان جیب بر با زبردستی بالا هر آن چه در جیب مسافران هست را بدون توجه آن ها ( مسافران ) می ربایند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Doctors say it's too risky to try and operate.
دیدگاه
٥

پزشکان اذعان می کنند: این جراحی ( عمل - فعل ) ضریب خطر بالایی دارد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
This leads to adhoc government intervention which in turn may undermine the consistency and stability of objectives still further.
دیدگاه
٦

این امر موجب دخالت موقت دولت را میسر و درپی آن تزلزل در اهداف و تضعیف ثبات رویه بیشتر می گردد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The two parties have united to form a coalition.
دیدگاه
٥

هر دو جناح برای تشکیل یک ائتلاف متحد شدند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She acknowledged his presence with a slight nod.
دیدگاه
٥

( خانم /دختر /او ) موافقت خود را با ایما و اشاره ( حرکت سر ) باحضور ( آقا/پسر /او ) نشان داد. ( در ترجمه برگردان به زبان فارسی لزومی به چند فعل پست س ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
The neighbor finally acknowledged having witnessed the crime.
دیدگاه
٦

سرانجام همسایه اقرار کرد شاهد جنایت بوده. تذکر مهم❗توضیح مهم: بعضاً مشاهده می گردد ترجمه ها صحیح است اما لازم نیست دو فعل تاکیدی پشت سرهم بیایند👈 بو ...

تاریخ
١ سال پیش
متن
At first, she did not acknowledge being acquainted with the man.
دیدگاه
٦

آن مرد ( عدم ضمیر مذکر و مونث در زبان فارسی ) بمحض دیدار سخنی از آشنایی با او ( مرد ) نکرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He refused to acknowledge the boy as his son.
دیدگاه
٧

آن مرد , پسر را بعنوان فرزند قبول نکرد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The professor was forced to acknowledge that the student had been correct after all.
دیدگاه
٥

ناگزیر استاد ! بیان کرد : کار ( فعل - عمل حال چه صحبت یا ارائه سمینار ) دانشجو درست بوده.

تاریخ
١ سال پیش
متن
At the front of the book, she acknowledges her husband's help with the research.
دیدگاه
١٠

نویسنده در دیباچه کتاب بابت پژوهش از همسرش تقدیر نمود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The EEC ( European Economic Community ) came into being.
دیدگاه
٧

بازار مشترک اروپا کشورهای اروپایی را بهم پیوند زد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He says negotiations are taking place with the EEC and the World Bank to provide the finance.
دیدگاه
٨

آقای ( F ) ضمن مذاکرات همزمان با صندوق جهانی پول و جامعه مشترک اروپا اذعان داشت که موضوع تامین منابع مالی در جریان است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
In 1972 Britain left EFTA and joined the EEC.
دیدگاه
٨

مورخ 1972 دولت بریتانیا بدلیل پیوستن به جامعه اقتصادی و بازار مشترک اروپا از عضویتEFTA خارج شد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Over - production is seriously unbalancing the EEC economy.
دیدگاه
٧

تولید بیش از حد کشورهای اروپایی باعث اختلال در سیستم جامعه و بازار مشترک اروپا گردیده.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The country is a member country of EEC.
دیدگاه
٨

کشور ( X ) یکی از اعضاء جامعه اقتصادی اروپا است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Over - production is seriously unbalancing the EEC economy.
دیدگاه
٦

تولید بیش از ظرفیت کشورهای اروپایی باعث مشکلات زیاد در

تاریخ
١ سال پیش
متن
She caught the boy as he tried to run away.
دیدگاه
٦

پسر در حال فرار توسط او دستگیر شد

تاریخ
١ سال پیش
متن
Her debts aggregated thousands of dollars.
دیدگاه
٨

مجموع بدهی های او به هزاران دلار رسید.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Concrete is an aggregate composed of mineral elements mixed with cement.
دیدگاه
٦

اساس ساختار بتن مخلوطی از سیمان و عناصر پایه ( معدنی ) هست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The raspberry is an aggregate fruit.
دیدگاه
٧

تمشک میوه متراکمی هست.

تاریخ
١ سال پیش
متن
She's always had a soft spot for you.
دیدگاه
٥

اصطلاح ⬅️ در قلب او جای خاصی داشت. ( سوم فرد سالم مستتر - منظور از جای نرم قلب در جملات رمانتیک هست )

تاریخ
١ سال پیش
متن
(Open the battery box, install three AAA batteries according the polarity mark in the battery box.
دیدگاه
٨

پس از باز کردن پکیچ باتری با استاندارد AAA کابل ها را در دو قطب منفی و مثبت وصل نمایید👈 این قسمتی ازکاتالوگ های باتری کمپانی های سازنده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
(The company has also won AAA - level credit certificate issued by credit qualification institution.
دیدگاه
٨

شرکت/موسسه برای رتبه بندی در بالاترین سطح از نظر ارزیابی گواهی با درجه AAA را اخذ کرده است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
The article example uses AAA info file to define the identity mapping rules.
دیدگاه
٦

بطور مثال� کلیه فایل ها با درجه و سطح A3 که بالاترین درجه طبق قوانین و مقررات برای احرازهویت استفاده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Yantai Mountain AAA ): Yantai Yantai Hill is a sign and symbol.
دیدگاه
٦

نمادAAA در تپه ماهور Yanti منقوش است.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I didn't know if I'd have success, but I promised to do my best.
دیدگاه
٥

نمی دانستم موفق می شوم یا نه، اما قول دادم که تمام تلاشم را انجام دهم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
He wondered how best to approach her.
دیدگاه
٦

از خود می پرسید که چگونه باید به او نزدیک شود ( جمله مجهول )

تاریخ
٢ سال پیش
متن
But remember, the ABS is no guarantee against an accident.
دیدگاه
٣٣

سیستم ترمز ABS نمی تواند تضمین کننده در قبال حوادث و تصادف باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
If you do not have ABS, pump gently but firmly.
دیدگاه
٣٣

در صورتی که ترمز شما به سیستم ABS مجهز نیست, با فشار و باآرامی به پدال ترمز ( روغن ترمز ) پمپ کنید!

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The conservative coalition could delay further reforms or block them altogether.
دیدگاه
٧٦

حزب محافظه کاران با ائنلاف برای رویه بهتر برای اصلاحات موضوع را به تاخیر گذاشتن.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Then there is piecemeal reform with an ad hoc tribunal created-the classic instance of this concerns telephone tapping.
دیدگاه
٧٣

در موضوع بسیار ویژه یک محکمه ممتاز تخصصی برای مدت احصاءشده ایجاد شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
This is an ad hoc committee specially established to deal with a particular subject.
دیدگاه
٧٣

برای حل و فصل امر ارجاع شده کمیسیون ویژه به نحو ویژه خارج از نوبت ایجاد شد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Ad hoc legislation was passed in order to combat the problem.
دیدگاه
٧٣

ریاست محکمه برای حل و فصل دعوای مطروحه دستور به قرار احتیاطی قلمی و صادر کردند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He is just trying to assert his singularity as a writer.
دیدگاه
٧٥

B با راهکار کپی کردن تلاش یک نویسنده مکرراً میکند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Singularity is almost invariably a clue. The more featureless and commonplace a crime is, the more difficult is it to bring it home.
دیدگاه
٧٣

سخت ترین موضوع آن است که سرنخ یک جنایت فجیع را در خانه پیدا کنند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Her sorrow is just a masquerade.
دیدگاه
٧١

Yبخاطر تله مهرطلبی با نقاب اندوه و غم بدنبال گدایی دیگران بود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
He was arrested for his masquerade as a doctor.
دیدگاه
٧٢

X با قلب و جعل حقیقت خود را بعنوان پزشک جا زد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Her grand display of confidence was merely a masquerade.
دیدگاه
٧٢

او با نقاب زدن و چند چهره ایی کردن به دیگران نقش فرد قدرتمند نمایش میداد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The board disavowed the action of the executive.
دیدگاه
٦٨

مدیر اجرایی هیت مدیره دستور کار را مردود و نقض نمود.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
Politics is usually the executive expression of human immaturity.
دیدگاه
٦٨

سیاست امری است که در کلیه موضوعات روزمره توصیف پذیر است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The executive branch of the U.S. government includes the president and his cabinet.
دیدگاه
٦٧

کابینه دولت زیر نظر ریاست جمهور دولت ایلات متحده آمریکا وفق قانون اساسی هست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
High level decisions are made by the company executives.
دیدگاه
٧٢

کلیه تصمیمات درون سازمان برعهده مدیران اجرایی است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
A: They are complementary in the sense that you couldn't really do an inspection without some documentation.
دیدگاه
٦٨

بارزسی بدون اسناد و مدارک بحد متقن مجاز نیست.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
His personality is complementary to hers.
دیدگاه
٦٩

رفتار و عملکرد شخص نشان دهنده شخصیت اخلاقی او است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
We provide a service that is essentially complementary to that of the banks.
دیدگاه
٦٩

خدمات ما با مساعدت بانکها برای ارایه خدمات ضمانت دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
These two aims are not always mutually complementary: at times they conflict.
دیدگاه
٦٦

هیچکدام از طرفین بر روی هدف خود قصد و انگیزه خاصی برای پایان مشکل نداشتند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
She liked to talk, and he liked to listen; in this way the couple was complementary.
دیدگاه
٦٧

زوج ها در جوار همدیگر در عین صحبت کردن با سخنان هم توجه میکردند.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The roasted potatoes are complementary to the steak dinner.
دیدگاه
٧١

سیب سرخ شده پیش غذای شام استیک است.

تاریخ
٢ سال پیش
متن
The suit includes a skirt and complementary jacket.
دیدگاه
٦٩

کت و دامن باهم همگن هست

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Germany and France pledged to maintain the differential between their two currencies.
دیدگاه
١٣٤

دولتهای کشور آلمان و فرانسه طبق مقاوله نامه فی مابین درباره ارزش پولی باهم تعهدنمودند.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The Attorney General was aware of the political implications of his decision to prosecute.
دیدگاه
١٣٨

مدعی العموم ( معاون قضایی - مدبرکل دادگستری ایالت ) از معضلات و تصمیمات قانونی خود در ارتباط موضوع بین الملل مطلع بود.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
Hilter ruled Germany for only 12 years.
دیدگاه
١٨٣

باتوجه به جمله و ترجمه موضوع کلمه GERMAN بود نه هیتلر و امثال . . ؟!