جدیدترین پیشنهادها
Cold در جایگاه صفت2کاربرد داره:1سردی فیزیکی: It's cold outside The tea got cold 2سردی عاطفی/رفتاری: She gave me a cold stare He has a cold personali ...
نزدیک من بمان ( تو موقعیت های معمولی، راهنمایی، عاطفی میشه ازش استفاده کرد ) "The museum is crowded today. Stay close to meبا لحن معمولی. As your ...
Outside به عنوان حرف اضافه ( Preposition ) نقش:رابطهٔ مکانی بین دو چیز رو نشون میده ( معمولاً به معنی خارج از یا بیرون از ) . - The cat is outsid ...
�دیگر کار از کار گذشته� �تصمیم نهایی گرفته شده و نمی توان آن را تغییر داد� �سرنوشت رقم خورده است� "We’ve signed the contract. The die is cast. " ( ...
"Second - guessing yourself" یک اصطلاح رایج در انگلیسی است که به معنای: �شک کردن به خودت�، �پس اندیشیِ زیاد� یا �دائماً تصمیمات خود را زیر سؤال بردن ...