پیشنهادهای حانیه (١١)
١٢
٣ ماه پیش
٠
country dweller: روستا نشین city dweller: شهر نشین
٣ ماه پیش
٠
isolated place, backwoods, remote place, sleepy town
٦ ماه پیش
٠
social butterfly
١٠ ماه پیش
٠
a task which requires a lot of skill and precision, especially one involving a conflict. مشابه thread the needle موجود در دیکشنری ابادیس، کاری که نی ...
١١ ماه پیش
٠
بدبین، کسی که نیمه خالی لیوان رو میبینه
١١ ماه پیش
٠
خوشبین، کسی که نیمه پر لیوان رو میبینه
١١ ماه پیش
١
to consider the overall meaning of sth, not just the details
١١ ماه پیش
٠
temporarily withdraw from a situation in order to think about it more calmly
١١ ماه پیش
٠
ناراحت کردن یا آزردن کسی برای راحت تر یاد گرفتنش، میشه معادل "تو پر کسی زدن" هم در نظرش گرفت.
١ سال پیش
٣
چیزی را تکرار کردن بدون فهم درست آن
١ سال پیش
٠
توجه به جزئیات ریز در انجام کاری