تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unfalsifiable غیر قابل ابطال، مصون از خطا، عاری از خطا، غیر قابل جعل

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Around the clock All day all night ۲۴ ساعته شبانه روزی هر ساعتی از شبانه روز دم به ساعت همیشگی بدون توقف پیوسته Around the clock

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

Around the colck All day all night ۲۴ ساعته شبانه روزی هر ساعتی از شبانه روز دم به ساعت همیشگی بدون توقف بی وقفه پیوسته

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

They go places together. آنها با هم اینو و انور می روند. آنها کنار هم به جاهای دیدنی می روند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

We live in families. ما با خانواده زندگی می کنیم. ما در کنار خانواده زندگی می کنیم.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

more important than مهمتر از همه مهمتر از همه اینکه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

foreign language زبان خارجی، زبان خارجه، زبان بیگانه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

title عنوان، موضوع، تیتر

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a few minutes بعد از چند دقیقه، بعد از مدتی، بعد از دقایقی

پیشنهاد
٠

. Hessabi was fluent in five living languages حسابی به پنج زبان زنده دنیا تسلط داشت. حسابی به پنج زبان زنده دنیا مسلط بود. حسابی پنج زبان زنده دنیا ...

پیشنهاد
٠

. Hessabi was fluent in five living languages دکتر حسابی به پنج زبان زنده دنیا تسلط داشت. دکتر حسابی به پنج زبان زنده دنیامسلط بود. دکتر حسابی پنج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

drawing book کتاب هنر دفتر نقاشی دفتر طراحی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

browsing the Internet وبگردی، گشت و گذار در اینترنت، پرسه زدن در اینترنت در اینترنت بی هدف اینور و اونور رفتن یعنی ( از این سایت به اون سایت و یا از ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

browsing وبگردی، گشت و گذار در اینترنت پرسه زدن در اینترنت در اینترنت بی هدف اینور و اونور رفتن یعنی ( از این سایت به اون سایت یا از این صفحه به اون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Great mosques مساجد بزرگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

raise crops محصولات کشاورزی را پرورش دادن پرورش محصولات کشاورزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

some years چندین سال برخی از سالها بعضی از سالها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

work on farms کشاوورزی کردن، در مزرعه کار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

City Library کتابخانه شهر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

. Go to the dentist پیش دندانپزشک برید. به دندانپزشک مراجعه کنید. به دندانپزشک برو.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

see a doctor پیش دکتر برو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مقاصد دور، مسافتهای طولانی، مکانهای دور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قبل از ظهر before noon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازی رایانه ای، بازی دیدنی، بازی تصویری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ستون فقرات کسی را بر اثر یک حرفی یا یک کار شوکه کننده ای لرزاندن ما تو فرهنگ خودمون هم از این اصطلاح استفاده می کنیم مثلا میگیم ( این حرفت یا این کا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ایجاد احساس شدید هیجان، نشاط، عصبی بودن یا ترس در یک نفر.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

unmemorable فراموش شدنی، به یاد نماندنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

weapon ابزار، وسیله، شیوه در ادبیات این کلمه میتونه به معانی یاد شده ( ابزار، وسیله ) نیز بکار برود. مثلا به این جمله ادبی توجه کنید: در تنگنای تاری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تاریخ محلی تاریخ مکانی تاریخ بومی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تاریخ اقتصادی تاریخچه اقتصادی پیشینه اقتصادی سابقه اقتصادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تاریخ مذهبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

ریز شبکه . In 2019, Konjeen and colleagues proposed a modified FBS method for analyzing the electrical charge of micro grids در سال 2019 ، کونجین و ه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

biological models

پیشنهاد

درست آنطرف چهارراه است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اسم مفعول فعل shape بمعنی تشکیل دادن، طرح کردن میباشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تمرین کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تهیج شده، غضبناک، there's no point getting excited about it. we can't change things. هیچ فایده ای نداره که در مورد آن غضبناک ( عصبانی، هیجان زده ) ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

صفت مفعولی اسم مفعول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

صفت مفعولی اسم مفعول

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

فن

پیشنهاد
١٢

راستش دیگه قادر به حرکت نیستم. راستش انگار نای جنب خوردن، ندارم. حقیقتا دیگه نمی تونم از جام جنب بخورم. You’ve gained five kilos in three months. ...

پیشنهاد

درست لبه نبش است. درست همین دور و بره. تقریبا اطراف اون نبشه. درست این گوشه و کناره. درست آنطرف چهارراه است. Where's the bank? It's just round ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

کفش سازی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

غذای سریع غذای آماده غذای نیم پز یا نیمه خام هله هوله غذای سرپایی

پیشنهاد
٥

Where's the bank? It's just round the corner.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

رستاخیز resurrection احیا resuscitation, revival, reduction, reclamation, resurrection, vigil قیام uprising, insurrection, resurrection, rise, insurg ...

١