پیشنهادهای آزاده (١٠,٣٠٦)
مجلس چای و رقص عصرانه
جهنمی ها
کندو
آمیزه ی مس و روی ( که در جواهرات بدلی به جای طلا به کار می رود ) ، زر ساختگی، زرنما، مسبار، صلای مشاقی، تقلبی، بدل، قلب
stream of judaism which believes in adherence to the torah and talmud but also in accommodating the halacha to the changing times
این اصطلاح از دل دریاها به درون سازمان ها و شرکت ها راه پیدا کرده است. اولین کاری که یک ملوان در قایق های بادبانی قدیمی یاد می گیرد این است که چطور ب ...
[پلیمر] حالت تنش دار
متکبر/پرافاده/گنددماغ و ظاهرپسند بودن
از دماغ فیل افتاده پر فیس و افاده خود برتر بین
متکبر ، پرافاده و مغرور
افاده ای/خودشیفته بودن Jack's such a snob - He's always talking about his rich relatives. "جک" خیلی افاده ای است - او همیشه درباره فک و فامیل ها ...
[زمین شناسی] حساسیت درمقابل اصطکاک
[برق و الکترونیک] پیوند اصطکاکی
[زمین شناسی] حساسیت درمقابل اصطکاک
[عمران و معماری] شیب اصطکاکی
[کامپیوتر] تغذیه کاغذ تک
از طریق اصطکاک
[عمران و معماری] مانع اصطکاک
[نفت] لوله ی مانده گیر اصطکاکی
[عمران و معماری] شمع اصطکاک - شمع مالشی
[پلیمر] ضریب اصطکاک
[نفت] مقاومت اصطکاکی
[خاک شناسی] نفوذسنج مخروطی اصطکاکی
صعود اصطکاکی
[نساجی] کالندر اصطکاکی
[نساجی] واحد تاب دهنده اصطکاکی بوش
[زمین شناسی] برش های تکتونیکی
[عمران و معماری] بلوک آرام کننده
[عمران و معماری] افت اصطکاک - تلفات اصطکاک
[معدن] بالابر اصطکاکی ( ترابری )
گرة چفت شونده
[آب و خاک] بلندی مالشی
[نساجی] تکمیل اصطکاکی
[نساجی] واحد تاب دهنده اصطکاکی دیسکی
[برق و الکترونیک] تماس اصطکاکی
[نساجی] نسبت اصطکاک
[معدن] پایه فلزی اصطکاکی ( نگهداری )
[عمران و معماری] سرعت اصطکاکی
[عمران و معماری] نوع اصطکاکی
[نساجی] ماشین ریسندگی اصطکاک
[نساجی] ریسندگی اصطکاکی
[نساجی] دوک اصطکاکی
[زمین شناسی] خاک مالشی، خاکهای اصطکاکی
[آب و خاک] سرریز اصطکاکی
[پلیمر] خواص اصطکاکی
[عمران و معماری] حرکت اصطکاکی
[نفت] حرارت اصطکاکی
[برق و الکترونیک] نیروی اصطکاکی
[آب و خاک] واگرائی اصطکاکی
[آب و خاک] همگرائی اصطکاکی