پیشنهادهای آزاده (١٠,٣٠٦)
آتشدان ( که سابقا با آن رختخواب را گرم می کردند ) ، منقل
act or process of warming up
[کامپیوتر] زمان آماده شدن
group which appears in a concert before the main group appears
performance given in order to prepare an audience for the main performance of the evening
making a relationship more friendly
تو منو میکشی
ملیله دوزی
نگهبانی مامور راهنمایی عبور و مرور که در نقطه ای می ایستد
پارچه ی تور مانند
( فرانسه ) نقطه ی اتکا، پایه
تیزی، گوشه داری، کنایه داری
( رقص باله ) ایستادن روی شست پاها
سوزن بان
شیوه معماری که نشان برجسته طاقهای نوک تیز است
پیکان
سر مداد
تعقیب اشاره گرها
زنجیر اشاره گرها
دقیق، کاملا درست
بسیار درست، کاملا راست، بی عیب در ظاهر
[کامپیوتر] پروتکل نقطه به نقطه
موضوعی که شرف ادمی وابسته است
[برق و الکترونیک] ترانزیستور اتصال
[برق و الکترونیک] نقطه ؛ نقطه مبنا
رسم نقطه
نشان پرسش
[زمین شناسی] سد شنی، سد شنی رودپیچی
بسیار درست
نکته اینه. . .
novel by ken kesey; 1975 film based on kesey's novel ( starring jack nicholson )
عطر زدن
برنامه کاربر
سخنوری کردن
چتر استعمال کردن
[برق و الکترونیک] شبکه کاربران
استفاده با ارزش
تامین شده توسط کاربر
کاغذ باطله
درست داوری کنید
[برق و الکترونیک] کتاب راهنمای کاربران
serviceableness, utilization, degree of ease with which something may be used
do something with excessive strength, cause something to work by applying strength
عبارت کامل: United States Environmental Protection Agency موضوع: سازمانی
پایانه کاربر
[ریاضیات] ضریب استفاده
[ریاضیات] استهلاک ناشی از استفاده
[زمین شناسی] بده مفید، جریان ورودی موثر
[برق و الکترونیک] باریکه مفید آن بخش از تابش اولیه که از دهانه ، مخروط یا باریکه ساز دیگری در رادیولوژی می گذرد .
used his connections, attempted to move matters by intervening, tried to help ( example: "used his influence to get his friend a job" )