نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mesothesis: عامل واسطه
١ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i feel funny: مریضم
٤ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm a bad ass: من خیلی خفنم
٤ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he flipped his lid: او دیوانه شده
٤ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is streets ahead of us: یه سروگردن از ما سر تره
٤ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's low hanging fruit: دم دسته
٤ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn't have it: زیر بار نرفتم
٤ روز پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i lost my composure: رحیم رو از دست دادم
١ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he ghosted me: غیبش زد
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is mighty purdy: مثل ماه میمونه
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there was no chemistry between us: ارتباط عاطفی بین ما شکل نگرفت
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are an unprincipaled man: تو بی مرامی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm missing with you: دارم سر به سرت میذارم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can i sneak ahead of you: میشه من زودتر حساب کنم و برم
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the tables have turned: ورق برگشت
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to bring this on herself: خودت این بلا رو سر خودت آوردی
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know his stuff: اطلاعات خوبی داره
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was far cry from something: زمین تا آسمان متفاوت
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to have one's heart set on: چیزی را بسیار خواستن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
چرا ما از همسایه ها عصبانی میشویم: Why do we become angry at neighbors ...
٣ هفته پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go through: سپری کردن یک دوره سخت بادقت بررسی ک ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pull the plug on something: برداشتن حمایت مالی از یک پروژه
٢ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ١,٠٠٠ امتیاز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that shack is a blot on the landscap: آن کلبه منظره را خراب کرده است.
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody the pip: ناراحت کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کم کاری کردن: Slack off
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
laugh something out: به شوخی گرفتن چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's like an oven: خرما پزونه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don' screw this up: این یکی رو دیگه گند نزن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's heatwave: آتیش می باره جهنمه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can i side past you: میشه رد شم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm running out of paitent: صبرم داره تموم میشه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there has to be a catch: یه کاسه ای زیر نیم کاسه است
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll play it by ear: ببینم چی پیش میاد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thanks but i think i'll pass: ممنونم ولی نیازی نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is so typical of you: این کار همیشگیته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we hit it off from the start: از همون اول از هم خوشمون آمد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm snowed under: کلی کار سرم ریخته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shoot the brize: گپ زدن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on backwards: پشت و رو
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
count backwards: شمارش از آخر به اول
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm up to my neck in work: یه عالمه کار سرم ریخته
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have to run errands: کلی کار دارم که باید انجام بدم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a karen: چه گستاخ
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bide your time: صبر کن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you up for: حوصله داری؟ تمایل داری؟
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't hear myself think: نمی توانم تمرکز کنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to stand a chance: شانس موفق شدن داشتن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
any pet peeve is: رو مخمه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he doesn't care a straw: ککشم نمی گزه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to slack off: کم کاری کردن وقت هدر دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chummy friend: دوست صمیمی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don' give a crap: اصلا برام مهم نیست
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have one's heart set on: چیزی را بسیار خواستن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he talks the talk: او خوب حرف می زنه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it stands for: به معنای
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're full of hot air: زیاد چرت و پرت می گی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thanks a ton: خیلی ممنون
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a chip off the old block: پسر کاو ندارد نشان از پدر
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look up to somebody: احترام گذاشتن تحسین کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to touch base with someone: با کسی صحبت مختصر کردن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't take off my brother: نمی توانم ادای داداشمو در بیارم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is my go to guy: او اولین آدمی است که می رم سراغش
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody a heads up: گوشی دست کسی دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
happy early birthday: تولدت پیشاپیش مبارک
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's just goofing around: وقتشو به بطالت می گذرونه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where you off to: کجا داری می ری
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the flower of somthing: بهترین بخش از چیزی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was epic: محشر بود
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i go ballistic: عصبی ام
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in the doghouse: تو دردسر افتادم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm on edge: مضطربم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're so jammy: تو خیلی خوش شانسی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart goes out to them: باهاشون همدردی می کنم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm a bit down in the dumps: یکم ناراحتم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why don't we flag him down: چرا خودمون صداش نزنیم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm craving to see her: دلم برای دیدنش پر می زنه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's a load off my mind: خیالم راحت شد
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are stroking my ego: داری خودشیرینی می کنی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're stroking my ego: داری خودشیرینی می کنی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rare talent: استعداد ناب
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every nock and cranny: هر سوراخ سنبه ای
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm only too happy: خیلی هم خوشحالم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trow a party: مهمانی ترتیب دادن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your rent is due: موعد اجاره شماست.
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a nutschell: به طور خلاصه توضیح مختصر
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are so full of shit: عین سگ دروغ میگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talk to my hand: اهمیت نمی دم چی میگی
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will make it work: یه کاریش میکنم
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't fill up on bread: خودتو با نان سیر نکن
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will scoop you up: با ماشین میام دنبالت
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm enough: من همینم که هستم
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you scared the crap out of me: زهره ترکم کردی
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm biding my time: منتظر فرصت مناسبم.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am so at loose ends: بی کارم. بی هدفم. علافم
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gird your loins: عزمتون رو جزم کنید
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gag me with a spoon: حالم بهم خورد
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
meet me half way: باهم کنار بیاییم با هم مصالحه کنیم
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just zoned out for a second: حواسم برای یک لحظه پرت شد
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is shaken up: ناراحت و بهت زده
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you don' have to settle: نباید جا بزنی.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm intrigued: مجذوبت شدم.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i hate having a paunch: از داشتن شکم گنده متنفرم.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're becoming my confidant: داری محرم راز من می شب.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can swing by tomorrow: می توانم فردا سر بزنم.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
motion is carried: درخواست موافقت شد.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're motion is denied: درخواست شما پذیرفته نشد.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was an impulse: یهویی شد.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it bummed me out: حالمو گرفت.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sharpen your pencil: قیمت را پایین بیار
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn't put it past her: ازش بعید نیست
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he slid into my dms: پیام عاشقانه به دایرکتم فرستاد
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a realtor: او یک مشاور املاک است.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that' putting it mildly: ساده بگم.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it can wait: باشه برای بعد.
٥ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are not much of: تو آنقدرها هم . . . . . . . نیستی.
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i read you right: اگر حرف شما را درست متوجه شده باشم
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me call the roll: اجازه بدهید حضور و غیاب کنم
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so i have quite a few lessons to catch up with: بنابراین درسهای زیادی را باید ( کار ...
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm only being silly: شوخی کردم
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not my bag: اهلش نیستم
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't breathe: جایی درز نکنه
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is it final: قطعیه؟
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i due time: به وقتش
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we had a dickens of a time: کلی مکافات کشیدیم
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a groove: کسل کننده خسته کننده
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
here is the situation: اوضاع از این قراره
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm woth you: باهات موافقم
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i catch your drift: میفهمم چی می گی
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be crass: پخمه نباش
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have my name on something: واسه من ساخته شده
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pull the plug on something: برداشتن حمایت مالی از یک پروژه
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beef with: مشکل داشتن با جدل کردن با
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's bitter: سرده
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's nippy: سرده
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in a dog hous: تو درد سر افتادم
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i decline: مخالفم
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's all greak to me: سر در نمیارم
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put down a deposit: بیعانه دادن
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take it out on somebody: سرکسی خالی کردن
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jok's on you: خیط شدی؟ ضایع شدی؟
٦ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i would like one queen bed: من یک اتاق با تخت دو نفره میخواهم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had this lump in my throat: بغض داشتم
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he ripped me off: یارو بهم انداخت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut her some slack: مراعاتش رو بکن
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go fry an egg: برو پی کارت
٧ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٧ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
٧ ماه پیش