نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that shack is a blot on the landscap: آن کلبه منظره را خراب کرده است.
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody the pip: ناراحت کردن
٢ هفته پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کم کاری کردن: Slack off
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
laugh something out: به شوخی گرفتن چیزی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's like an oven: خرما پزونه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don' screw this up: این یکی رو دیگه گند نزن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's heatwave: آتیش می باره جهنمه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
can i side past you: میشه رد شم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm running out of paitent: صبرم داره تموم میشه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
there has to be a catch: یه کاسه ای زیر نیم کاسه است
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll play it by ear: ببینم چی پیش میاد
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thanks but i think i'll pass: ممنونم ولی نیازی نیست
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
this is so typical of you: این کار همیشگیته
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we hit it off from the start: از همون اول از هم خوشمون آمد
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm snowed under: کلی کار سرم ریخته
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shoot the brize: گپ زدن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on backwards: پشت و رو
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
count backwards: شمارش از آخر به اول
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm up to my neck in work: یه عالمه کار سرم ریخته
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have to run errands: کلی کار دارم که باید انجام بدم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a karen: چه گستاخ
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bide your time: صبر کن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you up for: حوصله داری؟ تمایل داری؟
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't hear myself think: نمی توانم تمرکز کنم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to stand a chance: شانس موفق شدن داشتن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
any pet peeve is: رو مخمه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he doesn't care a straw: ککشم نمی گزه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to slack off: کم کاری کردن وقت هدر دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
chummy friend: دوست صمیمی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i don' give a crap: اصلا برام مهم نیست
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have one's heart set on: چیزی را بسیار خواستن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he talks the talk: او خوب حرف می زنه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it stands for: به معنای
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're full of hot air: زیاد چرت و پرت می گی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thanks a ton: خیلی ممنون
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's a chip off the old block: پسر کاو ندارد نشان از پدر
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
look up to somebody: احترام گذاشتن تحسین کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠٠ رای

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to touch base with someone: با کسی صحبت مختصر کردن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can't take off my brother: نمی توانم ادای داداشمو در بیارم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is my go to guy: او اولین آدمی است که می رم سراغش
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give somebody a heads up: گوشی دست کسی دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
happy early birthday: تولدت پیشاپیش مبارک
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's just goofing around: وقتشو به بطالت می گذرونه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
where you off to: کجا داری می ری
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the flower of somthing: بهترین بخش از چیزی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was epic: محشر بود
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i go ballistic: عصبی ام
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in the doghouse: تو دردسر افتادم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm on edge: مضطربم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're so jammy: تو خیلی خوش شانسی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
my heart goes out to them: باهاشون همدردی می کنم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm a bit down in the dumps: یکم ناراحتم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
why don't we flag him down: چرا خودمون صداش نزنیم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm craving to see her: دلم برای دیدنش پر می زنه
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's a load off my mind: خیالم راحت شد
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are stroking my ego: داری خودشیرینی می کنی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're stroking my ego: داری خودشیرینی می کنی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rare talent: استعداد ناب
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
every nock and cranny: هر سوراخ سنبه ای
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm only too happy: خیلی هم خوشحالم
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trow a party: مهمانی ترتیب دادن
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your rent is due: موعد اجاره شماست.
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a nutschell: به طور خلاصه توضیح مختصر
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are so full of shit: عین سگ دروغ میگی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talk to my hand: اهمیت نمی دم چی میگی
١ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will make it work: یه کاریش میکنم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't fill up on bread: خودتو با نان سیر نکن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i will scoop you up: با ماشین میام دنبالت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm enough: من همینم که هستم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you scared the crap out of me: زهره ترکم کردی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm biding my time: منتظر فرصت مناسبم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i am so at loose ends: بی کارم. بی هدفم. علافم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gird your loins: عزمتون رو جزم کنید
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gag me with a spoon: حالم بهم خورد
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
meet me half way: باهم کنار بیاییم با هم مصالحه کنیم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i just zoned out for a second: حواسم برای یک لحظه پرت شد
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is shaken up: ناراحت و بهت زده
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you don' have to settle: نباید جا بزنی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm intrigued: مجذوبت شدم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i hate having a paunch: از داشتن شکم گنده متنفرم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're becoming my confidant: داری محرم راز من می شب.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i can swing by tomorrow: می توانم فردا سر بزنم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
motion is carried: درخواست موافقت شد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're motion is denied: درخواست شما پذیرفته نشد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it was an impulse: یهویی شد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it bummed me out: حالمو گرفت.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sharpen your pencil: قیمت را پایین بیار
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i wouldn't put it past her: ازش بعید نیست
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he slid into my dms: پیام عاشقانه به دایرکتم فرستاد
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a realtor: او یک مشاور املاک است.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that' putting it mildly: ساده بگم.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it can wait: باشه برای بعد.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you are not much of: تو آنقدرها هم . . . . . . . نیستی.
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if i read you right: اگر حرف شما را درست متوجه شده باشم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let me call the roll: اجازه بدهید حضور و غیاب کنم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so i have quite a few lessons to catch up with: بنابراین درسهای زیادی را باید ( کار ...
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm only being silly: شوخی کردم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not my bag: اهلش نیستم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't breathe: جایی درز نکنه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
is it final: قطعیه؟
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i due time: به وقتش
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we had a dickens of a time: کلی مکافات کشیدیم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a groove: کسل کننده خسته کننده
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
here is the situation: اوضاع از این قراره
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm woth you: باهات موافقم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i catch your drift: میفهمم چی می گی
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't be crass: پخمه نباش
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have my name on something: واسه من ساخته شده
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to pull the plug on something: برداشتن حمایت مالی از یک پروژه
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
beef with: مشکل داشتن با جدل کردن با
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's bitter: سرده
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's nippy: سرده
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm in a dog hous: تو درد سر افتادم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i decline: مخالفم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's all greak to me: سر در نمیارم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put down a deposit: بیعانه دادن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take it out on somebody: سرکسی خالی کردن
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
jok's on you: خیط شدی؟ ضایع شدی؟
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i would like one queen bed: من یک اتاق با تخت دو نفره میخواهم
٣ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ١٠٠ رای

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

کاربر فعال با حداقل ٢٠٠ امتیاز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i had this lump in my throat: بغض داشتم
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he ripped me off: یارو بهم انداخت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cut her some slack: مراعاتش رو بکن
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت حداقل ٣٠ رای در روز

-
همه
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go fry an egg: برو پی کارت
٤ ماه پیش
نوع مدال

ثبت اولین پیشنهاد

-
دیکشنری
-
٤ ماه پیش
نوع مدال

اولین لایک کردن

-
همه
٤ ماه پیش