جدیدترین پیشنهادها
ترک کردن خانه ( معمولاً به صورت دائمی ) / فرار کردن/ رهایی از قید و بند As soon as she turned 18, she flew the coop and moved to New York به محض ای ...
سبد سهام
فرصت مناسب
رو به رو شدن رویاروی شدن روبروی. . . بودن برابرِ. . . . بودن
امری ناممکن/ غیر عملی
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
وقت بخیر اگر her حذف بشه در واقع indirect object از جمله حذف شده و جمله از نظر معنایی نامفهوم میشه و این ابهام رو ایجاد میکنه که به چه کسی کمک شده؟ He gave her his hand آن مرد (او) به آن خانم کمک کرد.
وقت بخیر مجاز هستیم که این جمله رو اینطور هم ترجمه کنیم: آن زمستان را با مادربزرگش گذراند.
کلمه ی معادل برای staying dedicated to a person, project, or idea
وقت شما بخیر Dedicated: متعهد بودن / وفادار بودن / اختصاص دادن/ و در معناهای دیگر به معنای نام بردن/ اهدا کردن / نامزد کردن ( مثل نامزد کردن/ شدن برای جوایز مختلف و ...) 1. devote ...
Many years ago in Denmark there was a prince called Hamlet.
وقت شما بخیر در این جمله called به معنای نامیدن هست : Many years ago in Denmark there was a prince called Hamlet. سالها پیش در دانمارک شاهزادهای بنام هملت بود (زندگی میکرد)
Palace: a large house that is the official home of a king, queen, or other ساختمانی بزرگ که خانه رسمی پادشاه، ملکه یا دیگران است. Castle: a large strong building, built in the past by a ruler or important person to protect the people inside from attack ساختمانی بزرگ و مقاوم، که در گذشته حاکمان یا افراد مهم برای محافظت از مردم داخل آن از حملات ( دشمن) میساختند.