تاریخ
٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

در گویش محلی راوری به پاشیدن آب به طرف کسی یا چیزی ، تِـرَشّـا میگویند مثال ریختن آب به زمین و پاشیده شده به اطراف ، یا عبور ماشینها از آب باران و پ ...

تاریخ
٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

با سلام ، چرا مثل همیشه نمیتونم پیشنهادم را بنویسم

تاریخ
٦ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

تِرَشّا

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گِـلـونـدَن در گویش محلی راوری به غلطاندن ، میگن ، گِلوندَن مثلا : لاستیک ماشینم رو گلوندم و بُردم آپاراتی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

گُـرونـه در گویش محلی راوری به برخی چیزهای تقریبا کُرِوی شکل گرونه میگویند مثلا :به مُشت گره کرده ، گرونه مشت میگویند به کلاف کروی شکل کاموا ، گرونه ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سَـنـکَـنّـی در گویش محلی راوری به فلاخن ، سَنکَنی ، میگویند

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

سَـنـکَـنّـی در گویش محلی راوری به فلاخن ، سَنکَنّی میگویند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پِتال در گویش محلی راوری به معنای آشفته ، پریشان و به هم ریخته

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

در گویش محلی راوری به تفاله ، پفتال میگویند مثال: پفتال چایی یعنی تفاله چای

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آفـاک در گویش محلی راوری به خمیازه ، گُـواف یا آفـاک میگویند

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رازینا در گویش محلی راوری به پله هایی که برای رفتن روی بام یا طبقه بالاتر میسازند ، رازینا میگویند اَ رازینای عشقت ما رِ تا کن رو بون عاشقی جا ما رٍ ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رِکَـم در گویش محلی راوری به علامتی که آب بر روی مثلا دیوار حوض ، استخر یا دیواره کنار رودخانه که بالاترین سطح آب را نشان میدهد ، رِکَـم آب میگویند ( ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سهار در گویش محلی راوری ، به بوی تخم مرغ ، سار یا سهار میگویند ( به آدمی که دلچسب نیست هم ، سار ، میگویند )

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اُوِس در گویش محلی راوری به آبستن شدن حیوانات ، اُوِس میگویند مثال : گاو ما اُوِسه ، یعنی گاو ما آبستنه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش محلی راوری کسی که حرارت بدنش رفته بالا بیقرار و بی حوصله شده حالت تهوع داره صورتش گُرگُر میکنه میگه داره فِـتـوراتم میشه ( از نشئگی زیاد موا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در گویش محلی راوری پِـنـاپَـسخُـلا ( مخفیگاه موقتی ) جایی نه چندان خوب ، تقریباً ایمن ، فقط برای دور بودن از چشم دیگران برای چند لحظه مثلا : رفته ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد

در گویش محلی راوری پِـنـاپَـسخُـلا ( مخفیگاه موقتی ) جایی نه چندان خوب ، تقریباً ایمن ، فقط برای دور بودن از چشم دیگران برای چند لحظه مثلا : رفته ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بُـرِنْـگ در گویش محلی راوری به یک ( قاچ ) یا برشی از خربزه یا هندوانه ، بُـرِنـگ گویند به اندازه درازای خربزه یا هندوانه و عرض تقریبا سه یا چهار سان ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نیفه در گویش محلی راوری به محل عبور دادن کش در بیژامه و محل بستن کمربند در شلوار نیفه شلوار میگویند

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

در گویش محلی راوری به درخشیدن چیز برّاق میگویند برخش زدن مثال شیشه از دور برخش میزد گاهی اغراق در تمیز بودن هم از آن استفاده میکنند مثلا :ماشینم از ب ...