پیشنهادهای Daniel_Aien (٣١)
food that makes you feel happier because it tastes good to eat, or because it reminds you of home
used to invite someone to start eating and encourage them to eat as much as they want
( idiom ) is exactly what you needed or wanted; gives total satisfaction
To ruffle someone's feathers means to cause them to become very angry, nervous, or upset
( informal ) most successful, powerful or authoritative person in a group
به معنای، از طرف دیگر ، از جهت دیگر، آن طرف دیگر قضیه را میدهد اما معمولا زمانی استفاده میشود که میخواهیم جنبه منفی چیزی را بگوئیم. مثل: On the othe ...
Change the appearance, structure, or character of
( verb ) Comparing . Let me begin by counter - posing two different conceptions of democracy
موقعی استفاده میشه که وقتی میخوایم بگیم اگر این کار یا فلان چیزی انجام بشه یا صورت بگیره، احتمالا با مشکلات زیادی روبرو بشه! This activity that you ...
Meet someone and spend time with them
sth is far in advance of sth = adj. much higher than, much better than خیلی بالاتر از خیلی بهتر از
adj. much higher than, much better than خیلی بالاتر از خیلی بهتر از
با توجه به همه اینها . . . با توجه به همه چیزهایی که گفته شد . . .
And even more و حتی بیشتر
To discover secret or forgotten facts by searching very carefully در کل در زبان فارسی اینجوری میگیم که، کند و کاو کردن در چیزی برای رسیدن به جواب یک ...
حداکثر استفاده رو از چیزی بردن. The classroom is an opportunity to practise speaking, so make the most of it
منظور و مفهوم خودت رو برسون ( در صحبت کردن در مورد چیزی )
باید ها و نباید ها.
مثالش تو فارسی میگیم این کار یا فلان چیز، هم خوبی داره هم بدی.
Put something where you usually keep it, especially after usuing it. زمانی استفاده میشه که بعد از استفاده از چیزی، آن را سر جای قبلی آن بگذاریم. P ...
Go over sth / Go through sth Look at, check, or discuss something carefully
Go over sth / Go through sth Look at, check, or discuss something carefully
زیر نظر داشتن کسی با دقت
اشاره داره به اصلاح عامیامه خودمون که میگیم، اینقد بگو یا این کار رو انجام بده تا زیر پات علف سبز بشه! منظورش اصرار یا انجام کاریه که هیچ نتیجه ای د ...
دو تا معنی داره که بستگی به جمله و موقعیت شما داره: مثلا یکیش میشه "برو گمشو" و یکی دیگش میشه "من گمشدم" یعنی موقعی که در مسیری یا جایی آدرسی رو ند ...
عمرا، امکان نداره، اصلا
دیدید ما تو فارسی میگیم که، من دیگه دور این کار یا آدم یا مثلا هرچیز دیگه ای خط کشیدم و این معنیو میده که دیگه سمت اون کار یا آدم به هر دلیلی نمیرید؟ ...
طلبیدن کسی و دعوت آن به یک مبارزه یا یک چالش.
Look at the pages of sth, without reading it Ex= I flicked through his new book نگاه خیلی سریع و اجمالی به یک متن یا کتابی انداختن.
کسی که خیلی بامزه و شوخه و بودن باهاش خوش میگذره رو میگن مثلا: He was a good laugh and we had a whale of time last night.
کاری یا چیزی که ادامه پیدا میکنه و خیلی طول میکشه! The meeting dragged on for hours