تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دور و بر، اینا !!! A week or so یه هفته اینا، دور و بر یه هفته

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

پا به عرصهٔ . . . نهادن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

جَلدی رفتن! پریدن و رفتن! Go over to your neighbor's house and see she is at home. جَلدی برو/بپر برو خونهٔ همسایه ت و ببین خانمه خونه ست ( یا نه ) .

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

- یه باری از روی دوشم برداشته شد. - انگار یه چیزی روی سینه م سنگینی می کرد.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیری جمعیّت

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( برای جُرم و بزه ) کوچک، جزئی Minor crime جُرم کوچک

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

گوش به زنگ بودن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

( آدم ) این کاره ( آدم ) آچار فرانسه ( آدم ) کاربلد He is my go - to person for everything that goes wrong in the house.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

یه حسّی بهم میگه. . . به دلم برات شده که. . .

پیشنهاد
٠

غوره نشده مویز شدن بی گدار به آب زدن گز نکرده پاره کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گز نکرده پاره کردن بی گدار به آب زدن بیخودی شلوغش کردن

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

بی قرار ( از هیجان ) روی پا بند نشدن ذوق مرگ

پیشنهاد
٠

دلم روشنه که دلم گواهی میده که