پیشنهادهای amin (٥٨)
کسی که فقط حرف میزنه ، عمل نمیکنه
( hotsy totsy ) داف ، جذاب از نظر جنسی hotsy - totsy in English very sexually attractive: He dated a hotsy - totsy showgirl. Attractive. adorable. a ...
Something that is the first of water is the finest or most exceptional quality محصول یا کالای درجه یک .
stuff the ballot box to fill a ballot box with illegal votes or with more votes than the number of actual voters. • The politician was charged with s ...
( اصلاح عامیانه ) معتاد به مواد مخدر on the needle, Slang. taking drugs by injection, especially habitually. the needle, Informal. irritating abuse; ...
نارو زدن ، چغلی کسی رو کردن You are the only one who knows I did it, don't rat out
هر گلی زدی به سر خودت زدی
پول پول میاره
معادل= با حلوا حلوا گفتن شکم سیر نمی شه ، دهن شیرین نمیشه
معادل=آش کشک خالته ،
عدم حمایت یا پشتیبانی The government decided pull the plug of that project
معادل فارسی= گنجشک رو رنگ کردن ، جای قناری فروختن
با تمام سرعت رفتن مخصوصا هنگام رانندگی
میخوام برم دستشویی
باید به توالت برم
دهنش بوی شیر میده
مال خود رو سفت بگیر ، همسایه است رو دزد نگیر
در خونتو ببند ، همسایه رو دزد نکن
نقشه های کسی رو نقش بر آب کردن
کمر چیزی یا کاری را شکستن Break the back of something or the job
از آب گل آلود ماهی گرفتن
هی میگم نرخ، تو میگی بدوش
خربزه خوردن و پای لرز نشستن
هندوانه زیر بغل کسی گذاشتن
از کوره در رفتن، عصبانی شدن
Advice against= recommend not doing something توصیه کردن به انجام ندادن عملی Doctor advice me against carrying heavy load دکتر به من توصیه کرد بار ...
Equal an amount= add up to با مقداری مساوی بودن
Act up= behave or function improperly درست عمل نکردن، بازی در آوردن به معنای عود کردن بیماری هم هست my migraine is acting up again میگرن من دوباره ...
Act on= take an action as a result of something با توجه به اتفاقی کاری کردن
Account for =explain توضیح دادن ، The professor asked the students to account for their absences during the semester استاد از دانشجویان خواست دلیل غ ...
Abide by= respect or obey اطلاعات کردن If you want to stay at this school, you must abide by the rules
این فریزال ورب دو تا معنی داره calculate a sume =addupمحاسبه کردن مجموع مثال I added up the recipes and totaled 4500$ Add up=make sense منطقی بودن ...
هر چه بادا باد
دستش نمک نداره
دست بالای دست بسیار است
اون نون رو به نرخ روز می خوره
بادمجان بم آفت نداره
جوینده یابنده است
معادل فارسی، عروس بلد نیست برقصه میگه زمین کجه
از من گفتن بود، بلاخره به حرف من میرسی
عجب بساطیه هااا، ، ، خر بیار باقالی بار کن
یه کاسه ای زیر نیم کاسه هست
ننه من غریبم در آوردن، فیلم بازی کردن
معادل فارسی ، خواب دیدی خیره
از این گوش شنیدن از اون گوش در کردن