دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٢,٩٣٥
رتبه
رتبه در دیکشنری
١,٣٧٨
لایک
لایک
١٥٩
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١٢

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٩٢
رتبه
رتبه در بپرس
١,٢٤٤
لایک
لایک
٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
١

Use: is the more common and general term. It simply means to take something and put it to work for a specific function or activity. It's straightforw ...

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
٠

از راه دور مثلا: . She works remotely from home

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
٠

فرار کردن از چیزی. . مثلا: . You cannot outrun pain

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
٠

به معنی روح مثلا: Monks believe that the new generation has lost connection with their spirit

تاریخ
٤ هفته پیش
دیدگاه
١

۱ - to try to get something that is difficult to get or achieve تلاش برای تحصیل امری دشوار مثلا: . After all his efforts, he finally chased his dre ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

٠ رأی
١ پاسخ
١٦٥ بازدید

جدیدترین پاسخ‌ها

٤ رأی
تیک ٢٩ پاسخ
٣,٤٩٤ بازدید

ضرب المثل انگلیسی  " every thing happens for a reason"  عنی چی؟

١ سال پیش
٢ رأی

معادل نزدیکش در زبان فارسی: هر چی پیش میاد خیریتی(حکمتی) داره .

٨ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٦٥ بازدید

لقب های انگلیسی بگید. لقب های جالبی مثل: Eager beaver  که به معنای فرد پر کاره.. 

٨ ماه پیش
٠ رأی

butter  fingure کسی که  دست و پا چلفتی هست.

٨ ماه پیش
٢ رأی
٨ پاسخ
٣٥٥ بازدید
٠ رأی

خیلی خوشمزه بود 

٨ ماه پیش