پیشنهادهای Mostafa saran (١٩)
٩٧
١٠ ماه پیش
٣
1 همیشگی و ثابت ۲ منظم و مرتب ۳ واقعی، به تمام معنا ۴ معمولی، عادی ۵ باقاعده
١٠ ماه پیش
١
۱ ) تنبیه و مجازات کردن ۲ ) صدمه زدن، خسارت زدن، اسیب زدن
١ سال پیش
١
حرکت دادن، به جلو راندن
١ سال پیش
١
صدای بلند و گوش خراش
١ سال پیش
٣
مهربان و کار راه بنداز
١ سال پیش
٢
به زور جا داده شده Push into a small space مثال: The newspapers were all stuffed into the drawer
١ سال پیش
٠
فریفته کردن
١ سال پیش
١
To pay apart of the total
١ سال پیش
١
اماده کردن کارهای مورد نیاز برای ارائه و سخنرانی
١ سال پیش
١
A person who gives information about the company to the media
١ سال پیش
٤
پاداش و مزایا کار که علاوه بر حقوق داده میشه
١ سال پیش
١
کسی که با دیگران و بقیه مردم همکاری و رابطه خوبی داره
١ سال پیش
٠
A career starts to become very successful
١ سال پیش
١
Start a career
١ سال پیش
١
Exhausted به شدت خسته
١ سال پیش
١
Goes bad quickly; cheese, fish
١ سال پیش
٠
Get stronger
١ سال پیش
٠
Have a bad effect on