پیشنهادهای رهگذر (١٠,٢٨١)
وسط مسیر ماشین ها ( جای خطرناک )
حرفم رو پس میگیرم
در حال سفر در مسیر بودن
داخل فضای خیابان بین ساختمان ها Kids are playing in the street. بچه ها توی خیابون دارن بازی می کنن
تخفیف گرفتن
چیزی که غیرمنتظره ارزونه
عطر زدن
راه را هموار کردن زمینه سازی کردن باعث آسون تر شدن کاری ( یا چیزی ) در آینده
خرابم رو مود نیستم
یه کم صبر کن دندون رو جیگر بذار
تو دیگه آخرشی خیلی بامزه ای
آدم عقل کل
شب بمون
نخواب
حواست جمع کن
مراقب باش
یک تخت دو نفره
یک اتاق یک نفره
ویلای اجاره ای
حالم بده
بیش از حد لباس پوشیدن زیادی شیک پوشیدن افراطی لباس پوشیدن بیش از اندازه آراسته شدن
یه حس ترس و اضطراب یه جور دلشوره
باید از همون راهی که اومدم برگردم باید تصمیم و اقداماتم را بازنگری کنم
یه جورایی احساس شرمندگی کردم
بذار یه نگاهی بهت بندازم
اوقات خوش
شاد باشید
مرکز توجه بودن
فقط در حد فهمیدنه
نویدبخش چیزی بودن نشانه چیزی بودن منادیِ چیزی بودن خبررسان چیزی بودن
عامل نابودی کشی شدن باعث تباهی کسی شدن
چه آشغالیه!
از زیر کار در رفتن
یه چیزی مشکوکه! قضیه بو داره یه جای کار میلنگه
قهرمان بازی
آدم مرموز و خطرناکیه
انجام فلان کار چه سودی داره؟ انجام فلان کار چه فایده ای داره ؟
از همنشینی باهات سیر نمیشم
گنده دماغ پرافاده افاده ای از دماغ فیل افتاده چس کلاس مغرور
یافتن راهی برای خنک موندن در گرمای تابستان
رابطه عاشقانه ی کوتاه مدت و غیر جدی در تابستان
مخ کسی را تیلیت کردن با پرحرفی کسی را آزردن مخ کسی را با پرحرفی خوردن
اوضاع عالیه
خیلی خوب پیش میره عالی پیش میره
باید به درس هام بچسبم
به من چه ربطی داره؟
درد انقباضی
مثل موج میاد و میره
درد تیرکشنده
صاف ایستادن