دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٤٦
رتبه
رتبه در دیکشنری
١٥,٠٥١
لایک
لایک
٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٦٥
رتبه
رتبه در بپرس
١,٣٨٢
لایک
لایک
٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٥ ماه پیش
دیدگاه
٠

پرورش دهنده

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٠

Issue ( verb ) : come, go, or flow out from. "exotic smells issued from a nearby building" نشات گرفتن از، ریشه گرفتن از

تاریخ
٦ ماه پیش
دیدگاه
٠

در نقش صفت معنای محرک و برانگیخته کننده میدهد

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٠

Put ( someone ) down

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٠

Put sb down:to make sb feel stupid or unimportant کسی رو تحقیر کردن یا کوچک کردن I'm tired of him putting me down all the time

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٢ رأی
٧ پاسخ
٣٢٣ بازدید

سلام، تلفظ کلمه کنداکتور چطور میشه؟ 

٧ ماه پیش
٢ رأی

فکر کنم کُنداکتُر 

٧ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٩٠ بازدید

در مورد معنای رایج Don't put yourself down

٧ ماه پیش
٣ رأی

انقدر به خودت سخت نگیر، خودت و دست کم  نگیر،خودت رو تخریب نکن

٧ ماه پیش
١ رأی
٤ پاسخ
١٧٠ بازدید

مفهوم عبارت مقابل: turning over a new leaf

٨ ماه پیش
٢ رأی

شروع جدی برای تغییر دادن شرایط و تلاش کردن برای بهتر کردن اوضاع

٨ ماه پیش