پیشنهادهای فاطمه (٢٢)
شورش . . هنجارشکنی . . آشفتگی
نشکن. ناگسستنی
ناگسستنی. نشکن
منطقه ای در امریکا
به معنای سپاسگزارم در زبان اسپانیایی
نام دیگری برای میمون یا شامپانزه
با توجه به متنی که تو کتاب The study of language نوشته جورج یول وجود داره باید به معنای خلاقیت باشه Productivity =creativity =open endedness
از اینجا برو. . . از اینجا برو بیرون
به معنای نزدیک آوردن He drew up a chair
ضعیف شدن یا کم شدن نور Lowering the lamp
روی آوردن. تغییر دادن He was enrolled as a barrister but turned to literature.
God is of bounty abounding خداوند دارای فضل عظیم است.
با فعل drop به معنای وزن Most people find they have to walk at least an hour a day to drop pounds بیشتر مردم متوجه شدند که مجبورند حداقل یک ساعت در ر ...
به معنای اضاف وزن یا چاق شدن It gives you a better chance of winning the battle of the bulge به شما شانس بهتری در بردن نبرد چاقی میدهد
با حرف اضافه up به معنای : درست درامدن. سر جمع کردن. به هم افزودن با حرف اضافه up to به معنای: معنی دادن . بالغ شدن بر. حاکی بود. رسیدن به. قابل قبول ...
با حرف اضافه off به معنی رفتن و پیاده شدن Shaken by the wild ride, passengers quietly filled off. مسافران بر اثر تکان های رانندگی بد به آرامی و به ت ...
با حرف تعریف the به معنی وسیله نقلیه مثل موتور . ماشین و. . . He thought back to the ride not taken with his friend. او به ماشینی که با دوستش سوار ...
وسیله نقلیه مانند موتور و ماشین و . . . He thought back to the ride not taken with his friend. او به ماشینی که با دوستش سوار نشده بود فکر کرد.
دولا شدن یا کردن بر اثر چیزی. . double up with stomachache
!The whole nine yards کاملا. همه چیز. تا آخرش. . . . Go to the whole nine yards سنگ تمام گذاشتن. تمام تلاش خود را کردن. خود را به آب و آتش زدن. هر ج ...
به معنی صرف نظر کردن هم میشه Women should skip the high heels
Try some of these healthful pick - me - ups موارد محرک/ موارد انرژی زا