دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
٣,٤٦٧
رتبه در دیکشنری
١,٢٢٥
لایک
٣٠٦
دیسلایک
٢٤
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
١
تقلیل یا تضعیف یافتن
١ روز پیش
٠
تخریب به صورت عمدی کلمه نزدیک دیگه: devastate ( که لزوما عمدی نیست و می تونه حاصل فاجعه های مختلف باشه )
١ روز پیش
٠
در امان ماندن مثلا: The hikers were holed up in the cabin during the blizzard
١ روز پیش
٠
لمبر دادن ( در رابطه با مایعات )
١ روز پیش
٠
پاشیدن ذرات ریز با شدت بالا
جدیدترین ترجمهها
٢ هفته پیش
Three burly toughs elbowed their way to the front.
٠
سه مرد گردن کلفت با آرنج ( هل دادند و از میان جمعیت ) به جلو رفتند
٢ هفته پیش
I imminently need to pull away from the role of full - time housewife.
٠
هر لحظه نیاز دارم از نقش خانه داری تمام وقت بیرون بکشم.
٢ هفته پیش
The news has been greeted with dismay by local business leaders.
٠
اخبار با رهبران تجارت با ناامیدی استقبال کرده است. ( ناامیدی = تو ذوق زنی )
١ ماه پیش
Tonight, the peace agreement lies in tatters.
٠
امشب توافقنامه صلح در کاغذ پاره ها است.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.