پیشنهادهای کاظم کریمی (٩)
٢٤
١ سال پیش
١
در گویش مردم اقلید پارس خراب شدن = تُنبیدن خراب کردن و تخریب= تُنباندن یا تنبوندن خراب کن = بتُنبان یا بتُنبون
١ سال پیش
٠
معتاد= خوگرفته، پایبند شده، دربند شده، بارآمده، آمیخته شده اعتیاد= خوگرفتن، پایبندشدن به چیزی ، دربند چیزی شدن، بد بار آمدن کسی، آمیخته شدن کسی با چی ...
١ سال پیش
٠
انتقاد=برانداز کردن
١ سال پیش
٠
نقد کردن=فروختن و با پول جابجا کردن نقد کردن یا انتقاد=زیر و رو کردن و بدی ها و کاستی ها را پیدا کردن، رو کردن بدی ها و کاستی ها، پیدا کردن بدی ها، ک ...
١ سال پیش
٠
نقدی = دم دستی پول نقد=پول دم دستی
١ سال پیش
٠
مموری=یاد کش مموری=یاد دم دستی
١ سال پیش
٠
دور تا دور
١ سال پیش
١
در بر گرفتن، در بر گرفته شدن، در بر گرفته شده
١ سال پیش
٠
باید یاد بگیریم که به واژه حافظه یاد بگوییم به یاد سپردن از یاد بردن از یاد رفتن