دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٥,٧٠١
رتبه
رتبه در دیکشنری
٢٧٤
لایک
لایک
١,٥٠٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٦

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٣,٠٢٧
رتبه
رتبه در بپرس
٦٨
لایک
لایک
٢٣٤
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

دیدگاه
٢

مطالعات توصیفی ترجمه Descriptive Translation Studies ( DTS )

تاریخ
٤ روز پیش
دیدگاه
٢

Descriptive Translation Studies ( DTS ) مطالعات توصیفی ترجمه

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٦

European Broadcasting Union ( EBU ) اتحادیهٔ پخش برنامه های اروپایی

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٧

ترجمهٔ شفاهی اثری مکتوب The method of orally reproducing a written text in a target language is called Sight Translation ( STr ) .

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٧

ESIST is a non - profit making association of higher education teachers, practitioners, academics and students in the field of audiovisual translatio ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٦٤ بازدید

روش‌های مختلف گردآوری "داده‌های ثانویه" را نام ببرید. به چه داده هایی "داده‌های ثانویه" میگن ؟

٣ ماه پیش
٢ رأی

تعریف داده‌های ثانویه:  داده‌های ثانویه، داده‌هایی هستند که در زمان گذشته از طریق منابع اولیه، جمع آوری شده. و در دسترس محققان قرار می‌گیرند تا در تحقیقات خود از آن استفاده کنند. این داده‌ها نسب ...

٣ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٥٥ بازدید

میشه چند تا معادل انگلیسی برای  "took a chance"  بگید 

٣ ماه پیش
١ رأی

take a chance  ریسک کردن    شانس خود را امتحان کردن   قمار کردن    به مخاطره انداختن    دل به دریا زدن   خطر کردن    

٣ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
٨١ بازدید

"stick one's neck out"  معادل فارسی این اصطلاح 

٣ ماه پیش
٣ رأی

آبروی خود را به خطر انداختن  خود را به خطر انداختن  خود را در معرض تمسخر قرار دادن  گردن فرازی کردن  مثال:   His friend will never stick his neck out to try and help other people. دوستش هیچ وقت آبروی خودش را به خطر نمی‌اندازد تا به بقیه مردم کمک کند. مثال از : https://www.google.com/amp/dic.b-amooz.com/en/dictionary

٣ ماه پیش
٢ رأی
تیک ٢ پاسخ
٩١ بازدید

"play into one's hands"  همون بازیچه دست کسی شدنه یا معنی دیگه ای میده ؟

٣ ماه پیش
٤ رأی

به دلخواه دیگری رفتار کردن به دام شخص دیگر افتادن  به نفع کسی دیگر کار کردن  در  زمین کسی دیگر بازی کردن 

٣ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
٤٩ بازدید

کاربرد و ترجمه ی  "I'm a bundle of nerves"

٣ ماه پیش
٣ رأی

کاربرد: فرد  مضطرب فرد نگران و عصبی کسی  که بی‌قرار و ناآرامه ترجمهٔ این جمله میتونه اینا باشه : اعصابم  داغونه.  عصبی‌ام.  جمله‌های نمونه : The robbery was a frighten ...

٣ ماه پیش