پیشنهادهای بهروز بلانی زاده (١٧)
٤٠
٤ ماه پیش
٠
سیاست گذاری اجتماعی
٧ ماه پیش
١
دوستان درباره کلماتی با پسوندِ �گذاری� یا �گزاری� توجه کنیم که اگر این پسوند به معنای واقعا چیزی را در جایی گذاشتن باشد با �ذ� نوشته می شود ( مثلاً ت ...
١٠ ماه پیش
٠
بیتوته کردن
١ سال پیش
٠
میتواند به معنای چیزی را رقم زدن معنا شود. مثلاً: This seels his doom این سرنوشتش را رقم میزند.
١ سال پیش
٠
از هستی ساقط شدن، از هستی فروافتادن
١ سال پیش
٠
در نقطه ی مقابل قرار داشتن
١ سال پیش
٠
واجدِ. . . ، حائزِ. . .
١ سال پیش
٢
در فلسفه بسته به سیاق جمله می توان آن را صورتِ نوعی ترجمه کرد.
١ سال پیش
١
به مرحله اجرا درآوردن
١ سال پیش
٠
مستنتج، استنتاج شده
١ سال پیش
٢
در موسیقی معمولا به مُدگردی ترجمه می شود.
١ سال پیش
٣
در درجه اولِ اهمیت قرار داشتن
١ سال پیش
٠
عاری از تناقض
١ سال پیش
٥
به یک باره
١ سال پیش
٥
بسته به سیاق جمله، می تواند به معنای درعینِ حال هم باشد.
١ سال پیش
٠
به این معنی که
١ سال پیش
-٢
ساختاربخش