دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١,٣٦٤
رتبه در دیکشنری
٢,٥٦٤
لایک
٣١
دیسلایک
٣
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
٠
Check up =to cause to go slowly or stop دلیل آهسته رفتن یا متوقف شدن
١ روز پیش
٠
Check by=to go a place and make sure everything is ok. رفتن به جایی ( مکانی ) و مطمئن شدن از اینکه همه چیز درست است. ( رفتن و بررسی کردن به منظور ای ...
٣ هفته پیش
٠
صفت کلمه ی compliment هست که می تونه معانی زیر رو داشته باشه: مورد تمجید و تحسین - تمجید و تحسین شده - مورد تکریم و تعریف - تکریم و تعریف شده - مورد ...
٣ هفته پیش
٠
پخش کردن ( منتشر کردن ) شایعات دروغ ( کذب )
١ ماه پیش
٠
کُفرِ من در نیار =Don't test me
جدیدترین ترجمهها
٣ هفته پیش
We missed the bus and had to hoof it.
٠
ما اتوبوس رو از دست دادیم و مجبور شدیم پیاده بریم.
١ ماه پیش
I'm glad to see you home safe and sound.
٠
خوشحالم که می بینم صحیح و سالم به خونه رسیدی ( به خونه برگشتی )
٣ ماه پیش
She looked up some friends of bygone years.
٠
او به تعدادی از دوستان سال های گذشته سر زد ( او سراغ تعدادی از دوستان گذشته رفت
٦ ماه پیش
Lucky for him, his alibi is watertight.
١
چه خوش شانسه ( شانس آورده ) ، بهانه اش ( عذرش ) بی عیبه ( موجهِ - محکمه )
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.