پیشنهادهای پژمان سلیمی (١٠١)
There are some wounds in the life, as if they are like leprosy which eat away at the spirit slowly
رد کردن با دو معنی مختلف رد کردن به معنی نه گفتن و رد کردن به معنی چیزی رو بدی به بغلی
تحت الشعاع قرار دادن
متقاعد کردن کسی
Selfishly
بی روح
زور بازو
Vigilante
برابری کردن
اگر مایل باشید
چیزی که عوض داره گله نداره
زن جذاب ( عامیانه )
کش رفتن ( غیر رسمی )
سر کسی شیره مالیدن
مشت ها را گره کردن
نقشه کشیدن علیه کسی
بر این باور
دست از سرم بردارید
به بار آوردن باعث شدن
حال کسی را گرفتن
Graded tests برگه های امتحانی تصحیح شده
چیز خیلی هیجان انگیز
استعداد بازیگری
مقدس تویی
زندگی هیجان انگیزی داشتن
Products related to a brand, such as toys and clothing
حرکات گلف
این همه ماجرا نیست
شرایط خاص
معرکه
در قوطی کنسرو باز کن برقی
کم کم و اینچ اینچ پایین رفتن
خم شدن
گذاشتن کسی در یک موقعیت دشوار بدون کمک
لای پر قو بزرگ کردن بچه
گیر افتادن
پیشرفت غیر منتظره دادن
Stay alert
تبرئه کردن
اعتراف کردن
تقویت کردن بهتر کردن
تسلیت گفتن
هر طور شده
نقش در سینما و . .
Clear out
Wipe off
If anything
بالقوه را بالفعل کردن
Disrepair
Exciting