تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کتی به رنگ خاکی. احتمالا این واژه ی خاکی از زمان استعمار هندوستان توسطی بریتانیا به انگلیسی راه یافت و منظور از آن رنگی است بین خاکستری و کرم روشن ( ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرزده و بدون دعوت جایی رفتن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پیش غذا اوردوور

پیشنهاد
٠

idiom اشاره به موقعیتی دارد که می فهمی فکر خوبی نکرده ای.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

idiom: فهمیدن سردرآوردن

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

idiom: مشغول بودن به یا اطلاع داشتن از یک برنامه یا ماجرا

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فضولی کنجکاوی دخالت در کاری که به شما ربطی ندارد

پیشنهاد
١

مسخره کردن دست انداختن پوزخند زدن

پیشنهاد
٠

idiom: می شد به راحتی حدس زد حدسش زیام سخت نبود تعجبی نداشت معلوم بود

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

گذشتن از چیزی صرف نظر کردن از چیری، به خصوص اگر چیز مورد علاقه ای بوده باشد چشم پوشیدن از چیزی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سر قولت باش سر حرفت باش پای حرفت وایسا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

لانه فساد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بسته به متن، گاهی معنی چانه زدن و گاهی معنی فَک زدن هم می دهد.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اگر در مورد قلب و احساسات استفاده شود، معنیِ به لرزه افتادن هم می دهد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکانیسم چرخ و محور

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

خیر مقدم

پیشنهاد
٠

کاری کند که چیزی خیلی سخت تر یا پیچیده تر از آنکه در واقعیت هست، به نظر برسد

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

زُق زُق کردن

پیشنهاد
١

از حفظ گفتن چیزی را از بر گفتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محض رضای خدا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

واکنش شدید و بد نشان دادن نسبت به فقدان و مرگ کسی یا از دست دادن چیزی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شلوغ کاری کردن سر و صدا به راه انداختن در جای نسبتا شلوغ جلب توجه کردن با ایجاد مزاحمت برای دیگران

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طوری که در یک دوره ی زمانیِ خاص مطلوب و مد روز نباشد. غیرعادی ضایع

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در تاریخ ثبت شدن در تاریخ حک شدن ماندگار شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

idiom UK informal فرار کردن یا جیم زدن یا ترک کردن جایی برای فرار از یک موقعیت دشوار یا ناخوشایند یا اجتناب از پرداخت هزینه برای چیزی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

phrasal verb with trip verb اشتباه کردنیا باعث اشتباه کردنِ دیگری شدن. پشت پا گرفتن برای کسی پیچ خوردن پا و افتادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افاده ای

پیشنهاد

لقمه را به اندازه ی دهنش بر میدارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

دست انداختن کسی مسخره کردن کسی سر کار گذاشتن کسی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دست انداختن کسی سر کار گذاشتن کسی مسخره کردن کسی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

هر نوع چرم براق و نرم و صاف. وِرنی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دختر آفتاب مهتاب ندیده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گاهی اوقات ، بسته به متن، معنی �گویا� هم می دهد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

امروزه ای

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دلشوره

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اینم از این.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

نه بابا؟!

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فروشنده های دوره گردی که کالاهای خرده ریز و ارزان می فروشند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

افاده ای. پر فیس و افاده. جلف

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جوانان با استعدادی که در جنگ جان خودشون رو از دست دادن. بیشتر به امریکایی ها اشاره دارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

:idiom خیلی سریع، تند : to look quickly

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

چین دادن، مثلا در scrunching up her nose می شود گفت: چینی به دماغش داد و . . .

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

گیر دادن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فریاد زدن بر سر کسی بدون استفاده از واج های صدادار و واکه ها، به طوری که صدای جیغ و فریاد را تا حد ممکن پایین نگه دارد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هیچ ارزونی بی علت نیست ( هیچ گرونی بی حکمت نیست )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

سر تا پا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

شورت زنانه ی فاق بلند

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

متقاعد کردن دیگری نرم کردن شدت دشمنی و مخالفت دیگری ضعیف تر کردن دشمن نرم شدن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

اسم برندی از دستمالهای قابل شستشو که برای نظافت و گردگیری به کار می رود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیرپایی

١