دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٣٠١
رتبه
رتبه در دیکشنری
٧,٣٢٥
لایک
لایک
٦٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٦٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٧٥
رتبه
رتبه در بپرس
٧٧٣
لایک
لایک
٢٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٥

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٦ روز پیش
دیدگاه
٠

بنفشه کوتاه شده کلمه bound afrosting بمعنی پایان یخ بندان وسرماست لعنت بر دانشگاه آزاد وسهمیه ای که به هرخری مثل نورایی و حسندوست دکترا داده آخه بین ...

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

بیمه از کلمه بیم وترس است واز کلمهworriment گرفته شده ودراین چندهزارسال جدایی فرهنگی وزمینی کوتاه شده و و به ب تبدیل شده جالبه یک نفر بیم وبیمه را مع ...

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

این واژه ریشه اش سوروsorrow بمعنی غم وغصه وعزاست و - تبدیل به - گ شده وسوروگ وبعد سوگ شده است کیانی هم فکرکرده هیچکس دهخدای ترک وعمید ترک ندیده ویک ع ...

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

مقدار زیاد وبزرگ در زبان فارسی هست مثل گاب صندوق یعنی صندوق بزرگ و محکم ولی اینو گاو cow میگن که بمعنی حیوانه

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٠

ترکها فکرمیکنن هرچی ق داره ترکیه مقصر نیست فقر فرهنگی بلا سر آدم میاره فکرمیکنند اگر به خلق بگن هلق یا به ملت بگن میل لتی پس دیگه ترکیه درمورد قر قاو ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
٢ پاسخ
١,١٩٥ بازدید

به نام خدا با سلام، در ادارات و سازمان ها اغلب برای تشکیل کارگروه های مختلف از واژه «کمیته» استفاده می شود. در برخی موارد به کار گیری واژه جایگزین «کارگروه» از نظر معنایی مشکلی ایجاد نمی کند ولی در ...

١ سال پیش
٠ رأی

commitedd یعنی متعهد شد پس متعهدرا به فارسی پابند هم میشه گفت  

١ سال پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٥٥ بازدید

فقط معنی سنگیج را می خواهم

١ سال پیش
٠ رأی

نمیدانم به چه دردت میخوره چندروزه شک دارم بگم یانه بهرحال سنگیچ به معنی غمدار شدن؛ غصه خوردن است واحتمالا دراین محل حادثه شومی برای افراد محل رخ دادهاست - sanguish

١ سال پیش
١ رأی
٢ پاسخ
١٥٥ بازدید

فقط معنی سنگیج را می خواهم

١ سال پیش
٠ رأی

نوشتم نمیدانم چرا ثبت نشدسنگیچ بمعنیغم وغصه دار شدنه شاید حادثه بدی در محل رخ داده sanguish

١ سال پیش
١١ رأی
تیک ٤١ پاسخ
٥٣,٥٥٠ بازدید

قریب و غریب از لحاظ معنایی چه فرقی دارند؟

٢ سال پیش
رأی

ایرانیها وقتی برا عربی قانون وقالب مینوشتند یکی استفاده از حروف بود قریب یعنی نزدیک وغریب یعنی دور وبیگانه....درفارسی هم مشابه اینو داریم مثلا باغ دست کاشت وغاب یعنی درختان طبیعی-در یعنی وارد کردن و رد یعنی بیرون کردن- بازم هست که از دست تاراج دررفته...

١ سال پیش
٧ رأی
١٣ پاسخ
١,١٤٨ بازدید

سلام کلمه معادل کلمه اصالت در  زبان پارسی چیست خیلی متشکرم کمک کنید

١ سال پیش
١ رأی

کلمه اصلی واساسی معرب essaly است خودتان میتوانید با این کلمه بقیه را بسازید

١ سال پیش